دفاع مقدس گنجینهای از ایمان و فداکاری مردانی است که دنیا را با نگاه روشنشان معنا کردند و زنانی که از جنس صبر، ستاره ساختند؛ ادبیات دفاع مقدس نیز همانند هر نوع قالب ادبی، باید با زبان روزگار همراه باشد، درغیر این صورت فراموش میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بندرعباس؛ نامهای بزرگ و بینامی تاریخ را با سکوت خویش نوشتند، شهیدانی که پلاک از گردن برداشتند تا ردی از خود نگذارند و گمنامیشان شبیه مادرشان امابیها(سلامالله علیها) چراغی ماندگار برای نسلها باشد؛ مردانی که با قامت آفتاب به میدان رفتند و دلیرانی که میان خاکریزها معنای تازهای از عشق، غیرت و انسان بودن را آفریدند، آنان رفتند تا ما بمانیم و ماندن ما تا ابد مدیون سلحشوری، ایثار و رفتن آنهاست.
دفاع مقدس تنها یک واقعه در تقویم نیست؛ گنجینهای است از ایمان، شجاعت و فداکاری مردانی که دنیا را با نگاه روشنشان معنا کردند و زنانی که از جنس صبر، ستاره ساختند؛ مادران شهدا که دامانشان مکتب تربیت بود؛ همانهایی که بار رنج را با تبسم برداشتند و فرزند رشیدشان را چون هدیهای عاشقانه به خدا سپردند، مادرانی که امروز نامشان در کنار نام حضرت امالبنین، شانهبهشانه میدرخشد.
در این روزهای پرهیاهو که مردم شهید پرور ایران میزبان قدمهای «دریادلان دلیر» شده و تابوتهایی که بر دوش زنان و مردان، شهر به شهر، روستا به روستا و در دل محلهها میچرخد، پرچم سهرنگ وطن را معنایی دوباره بخشیده است.
در این میان هستند بانوان شاعری که کلمات را به سپر تبدیل کرده و روایت زخم و شرف را با لطافت شعر در دل نسلها نشاندهاند، بانوانی که حافظان حافظه جمعی این سرزمیناند و با زبان امروز، فریاد آن روزها را زنده نگاه داشتهاند در بین این شاعران محافل شعرخوانی برپاست و حلقههایی در سوگ امابیها و یاد ستارگان خوشنام دفاع آسمان خدا و شعرهایی که بوی ناب اخلاص میدهند، بوی پینههای دست مادران، بوی جانباز شیمیایی، بوی کوه، سرما و سوت انفجار، بوی نجابت جنوب و طعم خرما، این روزها شعرها بوی گمنامی میدهند؛ بوی تربت بینشان مادر، بوی دل مادرانی که سالهای پس از جنگ، هنوز قاب عکس فرزندانشان را غبارروبی میکنند؛ بوی قدمهای مردانی که از غربت اروند بازگشتهاند و دوباره بر دوش مردم بال میگشایند.
در این روزهای پرهیاهو، شاعرانی چون چون «مهرنوش ایزدپرست» نیز باید پل باشند؛ میان نسل امروز و آن شانههای خستهای که یک عمر، بوی ایثار میدادند و بخوانند از شعرهایی که باید روشنایی و امیدی باشد برای جوانی که شاید جنگ را ندیده، اما سایهسار امن امروز را مدیون همان مردانی است که رفتند تا ما بمانیم.

ایزدپرست، شاعر آیینی دهه شصتی و ساکن بندرعباس است که باور دارد شعر عرصه دفاع مقدس تنها زمانی زنده میماند که نگاه تازه و زبان امروز را با خود داشته باشد.
این شاعر اشعار ایثار و مقاومت که شعر ایثار را مسیری برای زنده نگه داشتن روح دلیری، آگاهیبخشی و انتقال ارزشهای سازنده به نسل امروز میداند و از دهه ۸۰ تا کنون سابقه حضور در جشنوارههای مختلف شعرخوانی داشته در گفتوگویی کوتاه با خبرنگار تسنیم در بندرعباس همراه شد تا پاسخگوی سوالاتی باشد با محوریت رسالت شاعران ایثار و مقاومت و بخواند از شعرهایی که در وصف حاج قاسم و جانباز شیمیایی سروده است:
تسنیم: به عنوان آغاز سخن، شعر را از کی شروع کردید و در حوزه شعر مقاومت تا الان چند اثر دارید؟
ایزدپرست: از نوجوانی علاقه زیادی به حوزه شعر و ادبیات داشتم و در محافل شعرخوانی دانشگاهی فعالیت داشتم اما به طور رسمی از دهه هشتاد در محافل و جشنوارههای مختلف شعرخوانی استانی، ملی، منطقهای و بینالمللی شرکت داشتم و برگزیده چندین دوره از این جشنوارهها بودم.
کتاب اولم سال ۱۳۹۹ با عنوان «محاق» منتشر شد. کتاب دوم و سوم هم امسال در حال چاپ هستند؛ از جمله یک مجموعه اشعار آیینی با عنوان «دستت را روی تبم بگذار» و یک کتاب آزاد هم با عنوان «ما شانهای به جز شعر نداشتیم» به زودی چاپ و منتشر خواهد شد.
تسنیم: در نگاه شما مفهوم ایثار چطور تعریف میشود؟
ایزدپرست: در تمام کشورهای جهان، سربازانی که برای دفاع از آرمانها، خاک و مرزهای کشورشان تلاش کردهاند، انسانهای ایثارگر به حساب میآیند و مردم برای چنین انسانی، فارغ از نوع اندیشه او، احترام قائلاند اما در ایران اما این احترام به دلیل آمیختگی با ارزشهای دینی و اعتقادی و ملی، فرهنگ ایثار و مقاومت نیز مورد توجه ویژه و احترامی بسیار والاتر دارد.
روح ایثار، شهادتطلبی و دفاع از حق، وطن و ارزشهای اعتقادی، از آموزههای برجسته در نگاه ما ایرانیهاست من هم از این قاعده مستثنی نیستم و معتقدم هر انسان آزادهای مقاومت، ایثار و دفاع از وطن و باورهای قلبیاش را از اولویتهای تعیینکننده زندگی خودش میداند.

تسنیم: برخی چندان به شعر مقاومت معتقد نیستند و زمان اشعار دوران دفاع مقدس را رو به پایان میدانند، شما چه نظری دارید؟
ایزدپرست: من اعتقاد ندارم که روزهای دفاع و شهادت گذشته است، شاید از هشت سال جنگ تحمیلی سالها گذشته باشد، اما ما هر روز با دفاع، شهادت و ایثار روبهرو هستیم. همین حالا ما در حال تشییع شهدای گمنام هستیم یا درحالی زندگی روزمره خود را سپری میکنیم که هنوز شهدای آن دوران در حال تفحص هستند و چه بسا بعد از چهار دهه هنوز بدن یا پلاک آنها سالم است، به اعتقاد من نمیتوانیم خودمان را از آن دوران و ارزشهای مقدس آن دور بدانیم به قول رهبر انقلاب دفاع مقدس یک «گنج بیپایان» است که باید به درستی از آن استفاده و بهره ببریم، مرگ برای همه انسانها سرانجام مشترک است؛ اما اگر این پایان، سبب تداوم حیات و رهایی گروهی دیگر شود، بالاترین آرمان انسانی رخ داده است؛ مرگی که به زندگی، ایمان ببخشد، سرچشمه پویایی و امید میشود.
تسنیم: نگاه شما به نوآوری در ادبیات دفاع مقدس و مسئولیتی که شاعر این عرصه دارد، چیست؟
ایزدپرست: به نظر من هر شاعری در حوزه شعر مسئولیت ویژهای دارد؛ گاهی شعر در جریان زندگی اتفاق میافتد؛ در کنشهای آدمی در برابر اتفاقهای اطرافش. این یک رابطه دوسویه است، شاعر باید هم در متن جامعه خود منشا تحول باشد و هم در روح شعرش اثر مثبت داشته باشد شاعر نه تنها در حوزه ایثار و شهادت مسئول رساندن پیام به زندگی مردم است، بلکه وظیفه دارد خردهفرهنگها، باورها و اعتقاداتی را که میتواند نسل جوان را به زندگی بهتر هدایت کند، به نسل بعد منتقل کند. همانطور که فضای رسانه آگاهی میدهد، فضای شعر هم باید آگاهیبخش و اثرگذار باشد.
به اعتقاد من نه فقط ادبیات دفاع مقدس، بلکه هر نوع قالبی در ادبیات برای اینکه بتواند بر نسل معاصر خودش تاثیرگذار باشد، نیازمند نگاه تازه و جدید است به تعبیری ادبیات باید زبان روزگار خودش باشد؛ اگر زبان روزگاران پیش باشد و نوآوری نداشته باشد، محکوم به فراموشی و شکست میشود.
تسنیم: بنظر شما شعر ایثار و مقاومت باید به چه سمت و سویی حرکت کند؟
ایزدپرست: شعر ایثار باید به سمتی برود که در نسل امروز ما، اعتقادی مشابه باورهای نوجوانان زمان جنگ ایجاد کند؛ همان آمادگی برای رشادت، دلیری و ازخودگذشتگی. مثل شهید محمدحسین فهمیده که برای نوجوانان ما یک الگوی مثال زدنی است پس اگر شاعر و شعر بتواند این رسالت را به درستی انجام دهد، در واقع زنده بودن خودش را ثابت کرده است.

تسنیم: شعری دارید که با محوریت شهدا یا مادران شهدا باشد و آن را به مخاطبان تسنیم هدیه کنید؟
ایزدپرست: مجموعه کتاب شعر «دستت را روی تبم بگذار» من با موضوع اشعار آیینی است که به عنوان نمونه یک شعری دارم برای حاج قاسم و شعری هم در وصف جانباز شیمیایی که به انتخاب شعری در وصف سردار دلها را برای شما میخوانم:
از استبداد این کلمات
شب پاشیده در اذان ظهر
انجماد شیون در شریان
سلام قاسم!
مرزها با رمز چشمان تو باز میشوند
با تو لابلای آگاهی قدم زدیم
هلیل که کم آب شد
حرفهای بودار زد
تو بر حاشیهاش
گل شببو کاشتی
اصلا تو بودی که بودار نشود چیزی
وطن، قیام، خونهای شتکزده
نه دربند قاب نه القاب
کوه بود و سرما و سوت انفجار
نجابت جنوب طعم خرما میدهد
ابرها نمیتوانند پشت خورشید را به زمین بزنند
خبر عجیب بود
لبخند رابُر رابرد
دوست نداشتیم به تو بچسبند برچسبها
پشیمانی پیشانیبند شد
خبر عجیب بود
خواستیم پنهان کنیم
گلوی هلیل خشکتر نشود
اما انگشترت…
مهرنوش ایزدپرست شاعر شعر آیینی و مقاومت، زاده سال ۱۳۶۱ از دهه ۸۰ تاکنون سابقه حضور در جشنوارههای مختلف، ملی، منطقهای و بینالمللی داشته و در جشنوارههای شعر«ایل عرب خمسه، ایلات و عشایر فارس، مقاومت، شعر رضوی، دفاع مقدس، وقف و تا سپیده» برگزیده شده و همچنین داوری جشنوارههای(ملی سلاله۱۴۰۲)، گلستان خوانی۱۴۰۴ را برعهده داشته است.
گفتوگو از فرنگیس حمزهیی
انتهای پیام/۸۶۵
- نویسنده: تسنیم tasnimnews








































































































