دونالد ترامپ با تغییر ناگهانی موضع خود، همزمان با تهدید روسیه به اعمال تعرفههای سنگین، ارسال تسلیحات پیشرفته و سامانههای پاتریوت به اوکراین را اعلام کرد؛ اقدامی که میتواند موازنه جنگ را بهطور جدی تغییر دهد. در همین حال، کارشناسان پیشنهاد دادهاند واشنگتن با آزادسازی ۵۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکهشده روسیه، ظرفیت دفاعی اوکراین را به شکل قابل توجهی تقویت کند.
به گزارش اقتصاد آنلین به نقل از فرارو، اظهارات روز دوشنبه دونالد ترامپ درباره کمک به اوکراین بار دیگر ثابت کرد که رئیسجمهور آمریکا در عرصه پیشبینیناپذیری و تغییر مواضع، رقیبی ندارد. اگر یک اصل در سالهای پرآشوب حضور ترامپ در سیاست خارجی آمریکا ثبات داشته، آن حمایت بیوقفه از ولادیمیر پوتین، رهبر اقتدارگرای روسیه و بدبینی آشکار نسبت به اوکراین است.
چرخش ۱۸۰ درجهای ترامپ؛ از تحسین پوتین تا تهدید روسیه به تعرفه ۱۰۰ درصدی
کافی است به سال ۲۰۱۴ بازگردیم؛ همان زمانی که ترامپ اشغال غیرقانونی شبهجزیره کریمه توسط روسیه، که نقطه آغاز جنگ فراگیر مسکو علیه اوکراین شد، را «بسیار هوشمندانه» خواند. خصومت ترامپ با اوکراین، در فوریه امسال به نقطه اوج رسید؛ زمانی که در اتاق بیضی کاخ سفید، درگیر مشاجره تندی با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین شد و در پی آن، کمکهای آمریکا به کییف به حالت تعلیق درآمد؛ تصمیمی که به سادگی میتوانست به معنای عقبنشینی کامل واشنگتن از حمایت از اوکراین تعبیر شود.
با این حال، ترامپ روز دوشنبه در همان اتاق بیضی و در حضور ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، بهطور غیرمنتظرهای لحن خود را تغییر داد. رئیسجمهور اعلام کرد ایالات متحده پیشرفتهترین تسلیحات نظامی خود را در اختیار متحدان اروپایی قرار خواهد داد تا آنها بتوانند این تجهیزات را به اوکراین منتقل کنند. همزمان هشدار داد که اگر ولادیمیر پوتین طی ۵۰ روز آینده به توافقی برای پایان جنگ نرسد، دولت آمریکا تعرفههای سنگین تا سقف ۱۰۰ درصد علیه روسیه و تمامی شرکای اقتصادی این کشور وضع خواهد کرد.
اولتیماتومهای ترامپ همواره سیال و متغیر بودهاند؛ همانطور که تهدیدهای پیاپی او برای وضع تعرفهها بارها و بارها به تعویق افتاده یا تغییر یافتهاند؛ اما کاخ سفید همچنان این ظرفیت را دارد که گامهای حمایتی بیشتری برای تقویت اوکراین بردارد. با این حال، این تغییر لحن ناگهانی رئیسجمهور، بهمثابه خبری دلگرمکننده برای اوکراین و متحدان غربیاش در جبهه آزادی تلقی میشود و در عین حال، هشداری جدی برای پوتین و متحدان اقتدارگرای او در پیونگیانگ و پکن است.
پوتین در گرداب خودساخته؛ آیا رهبر روسیه هنوز هم به پیروزی باور دارد؟
بخشی از این تغییر سیاست را میتوان به تلاشهای ولودیمیر زلنسکی برای ترمیم و احیای روابط با ترامپ پس از آن مجادله خبرساز نسبت داد. به عنوان نمونه، کافی است به عکس نمادینی اشاره کنیم که گفتوگوی این دو را در مراسم تشییع پاپ فرانسیس در آوریل نشان میداد؛ تصویری که بهروشنی حکایت از آن داشت که زلنسکی تنها یک فرمانده دوران جنگ نیست، بلکه دیپلماتی کارآزموده و انعطافپذیر نیز هست.
با این همه، چرخش اخیر در سیاست ایالات متحده نسبت به جنگ اوکراین را باید بیش از هر چیز، نتیجه بنبست لجوجانه ولادیمیر پوتین دانست تا دستاورد دیپلماسی زلنسکی. رئیسجمهور روسیه و ترامپ تا امروز دستکم شش بار با یکدیگر تلفنی گفتوگو کردهاند، اما هیچیک از این تماسها به توقف تجاوز نظامی مسکو منجر نشده است. همانطور که ترامپ در نشست خبری روز دوشنبه تصریح کرد، هر گفتوگو با پوتین ظاهراً با لحن مثبت آغاز میشود، اما بهسرعت با موجی از موشکباران بر سر کییف و دیگر شهرهای اوکراین پایان مییابد. به نظر میرسد ترامپ تدریجاً دریافته که کرملین ابتکار عمل را در اختیار دارد و هیچ نشانهای از تمایل به پایان دادن به جنگ نشان نمیدهد.
با این حال، بزرگترین اشتباه راهبردی پوتین به همان آغاز جنگ بازمیگردد؛ زمانی که بر این باور بود میتواند اوکراین را ظرف چند هفته به تصرف کامل درآورد. امروز، اما روسیه در گرداب یک جنگ فرسایشی گرفتار شده که شمار تلفات انسانی آن به حدود یک میلیون نفر نزدیک شده است؛ رقمی بیسابقه که حتی از مجموع تلفات روسیه و اتحاد شوروی در تمامی جنگهای پس از ۱۹۴۵ نیز فراتر رفته است. نابودی هزاران دستگاه تانک، خودروهای زرهی، هواپیما، ناو و انواع تجهیزات نظامی دیگر نیز نتوانسته اهداف کرملین را تأمین کند. از همان روزهای نخست حمله، نیروهای روسی با چنان کندی و ناکارآمدی پیشروی کردند که در برخی موارد حتی از نبردهای جبهه غربی در جنگ جهانی اول هم عقبتر ماندند.
با این وجود، پوتین همچنان از پذیرش واقعیت شکست سر باز میزند. برعکس، خشونت را افزایش داده و بر شدت حملات موشکی و پهپادی به شهرهای اوکراین افزوده و اکنون بیش از ۶۰۰ هزار سرباز روس را در مرزها و خاک اوکراین مستقر کرده است. رئیسجمهور روسیه هنوز امیدوار است بتواند روند جنگ را به سود مسکو تغییر دهد؛ حتی اگر مجبور شود برای تحقق این هدف، رابطه استراتژیک خود با ترامپ را هم قربانی کند.
با وجود تمامی اقدامات تهاجمی مسکو، هیچ نشانهای از موفقیت قریبالوقوع روسیه در میدان نبرد دیده نمیشود. خطوط تماس در جنگ اوکراین همچنان در حالت ایستایی و بنبست قرار دارد، چرا که رواج گسترده پهپادها از هر دو سوی نبرد، پیشروی زمینی را به عملیاتی فوقالعاده پرهزینه و خطرناک تبدیل کرده است. مقامات کییف برنامه دارند تا پایان سال جاری حدود چهار میلیون پهپاد تولید کنند؛ هدفی که در صورت تحقق، میتواند سد محکمی برابر حمله تابستانی ارتش روسیه ایجاد کند.
در ماههای گذشته، اصلیترین تهدید پیش روی اوکراین، کاهش چشمگیر ذخایر سامانههای دفاع هوایی بود؛ رخدادی که به کرملین فرصت داد تا موجی از حملات موشکی و پهپادی را علیه زیرساختهای حیاتی و شهرهای این کشور ترتیب دهد. البته تاریخ جنگهای مدرن، از جنگ جهانی دوم تا به امروز، به وضوح نشان داده که بمبارانهای هوایی علیرغم همه ویرانگریشان به ندرت سرنوشت میدان نبرد را تغییر میدهند. آنچه قطعی است، افزایش چشمگیر تلفات غیرنظامیان و تقویت اراده ملتها برای ایستادگی و مقاومت است.
پاتریوتها به جبهه اوکراین؛ آیا تحول نظامی میتواند جنگ را به نفع کییف تغییر دهد؟
اکنون، با اعلام ارسال محمولههای جدید مهمات پدافند هوایی و تسلیحات پیشرفته توسط ترامپ، این تهدید عمده برای کییف تا حد زیادی خنثی خواهد شد. مهمتر از همه، ترامپ متعهد شده که سامانههای بیشتری از نوع پاتریوت را در اختیار اوکراین قرار دهد؛ حرکتی که میتواند سرنوشت جبههها را دگرگون کند.
اقدام اخیر ترامپ بیتردید گامی مثبت در راستای حمایت از اوکراین به شمار میرود، اما اگر رئیسجمهور آمریکا واقعاً مصمم است نقطه پایانی بر این جنگ بگذارد، باید فراتر از وعدههای نظامی حرکت کند. مهمترین گام بعدی، علاوه بر تشدید و تسریع تحریمهای هدفمند علیه مسکو، آزادسازی داراییهای بلوکهشده روسیه و اختصاص آن به دولت کییف است.
فیلیپ زلیکوف، مدیر باسابقه امنیت ملی و عضو اندیشکده هوور، اخیراً تأکید کرده که حجم داراییهای روسی تحت کنترل ایالات متحده بسیار بیشتر از برآوردهای قبلی است. به گفته زلیکوف، بخش بزرگی از این داراییها که پیشتر به شکل اوراق بهادار نگهداری میشد، اکنون به دلار نقد تبدیل شده و مستقیماً در اختیار واشنگتن است؛ رقمی که تا ۵۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. بخش عمده باقیمانده این منابع (در مجموع ۳۰۰ میلیارد دلار)، در اروپا نگهداری میشود و کشورهای ژاپن، کانادا و استرالیا نیز سهم قابل توجهی از این داراییها دارند.
اگر این ارزیابیها صحیح باشد، دولت ترامپ یا هر دولت دیگری در آمریکا، برای مصادره و آزادسازی بخش عمده این داراییها، عملاً نیازی به جلب موافقت متحدان اروپایی ندارد و میتواند به طور مستقل اقدام کند. مبلغ ۵۰ میلیارد دلار سرمایه نقدی، رقمی قابل توجه است که میتواند نقطه عطفی در تقویت توان دفاعی اوکراین باشد. دولت کییف نیز در ماههای اخیر پیشرفت چشمگیری در توسعه و تولید بومی تجهیزات نظامی داشته و بر این باور است که با دسترسی به منابع مالی بیشتر، ظرفیت تولید داخلی سلاح را میتواند تا سه برابر افزایش دهد. بهرهگیری از داراییهای مسدودشده روسیه نه تنها میتواند ماشین جنگی کرملین را تضعیف و پوتین را به پای میز مذاکره بکشاند، بلکه بهعنوان مصداق عدالت تاریخی و پاسخ به حمله نظامی روسیه در تاریخ ثبت خواهد شد.
با این حال، مصادره عملی این داراییها توسط ترامپ همچنان بعید به نظر میرسد. اما نباید فراموش کرد که پیش از اقدام روز دوشنبه، کمتر کسی تصور میکرد رئیسجمهور آمریکا حاضر شود کمکهای بیشتری به اوکراین ارائه دهد. همانطور که امروز ولادیمیر پوتین بهتلخی دریافته، اشتباه است اگر ترامپ را دستکم بگیریم یا تلاش کنیم رفتار آینده او را با قطعیت پیشبینی کنیم؛ او همواره نشان داده که آماده چرخشهای غیرمنتظره و تصمیمات غافلگیرکننده است.
- نویسنده: اقتصاد آنلاین