- چگونه چارچوبهای حکمرانی، نوآوری را به کالا و خدمت تبدیل میکنند
- ساختار یک اکوسیستم نوآوری کارآمد
- نقش مراکز نوآوری در تبدیل ایده به کسبوکار
- قانون جهش تولید دانشبنیان و ابزارهای حقوقی-مالی
- مکانیسمهای تجاریسازی و نمونههای عملیاتی
- راهنمای سیاستی برای تسریع انتقال فناوری
- چگونه نهادها میتوانند از سیاستها سود ببرند
- نقشه عملی برای عبور پژوهش از دروازه بازار
تحقق این عبور نیازمند چیزی فراتر از سرمایهگذاری منفرد یا سیاستهای پراکنده است؛ این مسیر ترکیبی از چارچوبهای حکمرانی، ابزارهای مالی و سازوکارهای حقوقی است که همزمان ریسکها را بازتوزیع و فرصتها را مقرونبهصرفه میکند. در این متن پیوند میان مفاهیم کلیدی بررسی میشود: سیاستهای علم و فناوری که چارچوب کلان را تعیین میکنند، سیاستگذاری علم بهعنوان فرایند تصمیمگیری، و اقتصاد دانشبنیان بهعنوان چشمانداز رشد پایدار مبتنی بر نوآوری. همچنین مراحل و سازوکارهای تجاریسازی یافتههای پژوهشی تحلیل میشود و نشان داده میشود چگونه حمایت مالی و قانونی از نوآوری میتواند مانعها را به نقاط قوت تبدیل کند. خواننده با مثالهایی از سازوکارهای عملی، نقش مراکز نوآوری و پیشنهادهایی برای اصلاح نظامهای حمایتی آشنا خواهد شد تا سیاستگذاران، مجریان و بازیگران زیستبوم مشترکاً زبان تعریف ریسک و منافع را بیاموزند. اگر میخواهید بدانید کدام ابزارها بیشترین اثر را در تبدیل پژوهش به کالا و خدمت دارند، ادامه مطلب راهنماییهای عملی و راهبردی ارائه میکند.
چگونه چارچوبهای حکمرانی، نوآوری را به کالا و خدمت تبدیل میکنند
یک مسیر اثباتشده برای رساندن ایدههای آزمایشگاهی به بازار نیازمند همراستایی سیاستها، مشوقهای مالی و سازوکارهای اجرایی است که با واقعیتهای فناورانه سازگار باشند. این همراستایی زمانی محقق میشود که سیاستگذار، اجراکننده و بازیگران زیستبوم نوآوری (از پژوهشگر تا سرمایهگذار) زبان مشترکی برای تعریف ریسک، زمانبندی و منافع مشترک بیابند. تحلیل سیاستگذاری در این حوزه باید فراتر از حمایت صرف مالی باشد و به طراحی نهادها، قواعد مالکیت فکری و سازوکارهای خرید و تأمین بازار توجه کند تا نوآوری بتواند به شکل پایدار تجاری شود.
اگر به دنبال مطالب مشابه دیگری هستید، به سایت ایران همسفر حتما سربزنید.
ساختار یک اکوسیستم نوآوری کارآمد
یک اکوسیستم نوآوری کارآمد شامل عناصر همافزا است: پژوهش پایه قوی، مراکز نوآوری برای پالایش ایده، شتابدهندهها برای بلوغ کسبوکار، سرمایهگذاران ریسکپذیر و بازارهای آزمایشی برای نمونهسازی و پذیرش. در این ساختار، سیاستهای علم و فناوری نقش چارچوبساز را ایفا میکند و باید همزمان انگیزه تولید دانش و تسهیل تجاریسازی را دنبال کند. سیاستهای بازتوزیع ریسک مانند اعتبارهای مالیاتی و تضمین خرید دولتی، بهویژه برای فناوریهای نوپا، میتواند نقطه شکست را به فرصت تبدیل کند و منجر به ایجاد ارزش افزوده در سطح ملی شود.
برای اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه کنید.
نقش مراکز نوآوری در تبدیل ایده به کسبوکار
مرکز نوآوری با هدف توسعه فناوری و نوآوری و فراهم کردن زمینه رشد مهارتهای فنی و کسبوکار تأسیس میشود. در نمونههای اخیر، مرکزی تخصصی در سال ۱۴۰۲ راهاندازی شده است که اهداف مشخصی دنبال میکند: ترویج فرهنگ نوآوری و کارآفرینی، بسترسازی برای شکلگیری و رشد شرکتهای نوآفرین و دانشبنیان، تسهیل تجاریسازی یافتهها، توسعه شبکه همکاری و توانمندسازی در تأمین مالی. فعالیتهای عملیاتی این مراکز شامل آموزش در تدوین سیاست، کمک به شناسایی مسائل سیاستی، ارائه مشاوره در مراحل مختلف تجاریسازی و خدمات مالکیت فکری است؛ این ترکیب خدمات باعث میشود نوآوری از مرحله ایده تا نمونهسازی و ورود به بازار روندی با کمترین گسست را تجربه کند. مجله ایران همسفر در گزارشهای خود بارها به اهمیت نقش این مراکز در کاهش فاصله میان دانشگاه و صنعت اشاره کرده و نمونههایی از خدمات متنوع آنها را تشریح کرده است.
قانون جهش تولید دانشبنیان و ابزارهای حقوقی-مالی
قانون جهش تولید دانشبنیان بهعنوان یک بسته حاکمیتی مشوقهایی از جمله معافیتها و اعتبارهای مالیاتی برای پژوهش و توسعه در نظر گرفته است؛ یکی از مهمترین مزایا، اعتبار مالیاتی معادل ۱۰۰ درصد هزینههای تأیید شده پژوهش و توسعه است که قابلیت انتقال به سنوات بعد را دارد. با این حال، تجربه اجرایی نشان میدهد بهرهبرداری از این مشوقها با موانع اداری و عملیاتی روبهرو است؛ گزارشها حکایت از آن دارد که تنها بخش اندکی از اعتبارها مورد استفاده قرار گرفته و نیاز به اصلاح سازوکارهای اجرایی و فراهم کردن جریان نقدی فوری احساس میشود. سیاستگذاری علم باید بر طراحی نظامهای بازپرداخت یا اعتبار قابل بازگشت مبتنی باشد تا شرکتهای زیانده یا تازهتأسیس نیز بتوانند از تسهیلات بهرهمند شوند؛ تجربه برخی کشورها نشان میدهد که اعتبارات بازپرداختپذیر، کارایی تسهیلات پژوهش و توسعه را افزایش میدهد.
مکانیسمهای تجاریسازی و نمونههای عملیاتی
برای عملیاتی شدن مسیر تجاریسازی یافتههای پژوهشی لازم است نقشآفرینان از جمله مراکز نوآوری، سرمایهگذاران و نهادهای حقوقی هماهنگ شوند تا حقوق مالکیت فکری، قراردادهای انتقال فناوری و مدلهای کسبوکاری از پیش تعریف شده باشند. راهکارهای عملی شامل ایجاد فهرست نیازهای فناورانه دستگاههای اجرایی، برگزاری رویدادهای مطابقتدهی بین پژوهشگران و صنعت، و فراهمسازی زیرساختهای نمونهسازی است. علاوه بر این، سازوکارهای حمایتی مانند پذیرش مطالبات شرکتهای دانشبنیان توسط دستگاهها بهعنوان تضمین، یا معافیت از تشریفات مناقصه برای عرضه اول کالاهای دانشبنیان میتواند بازار ابتدایی برای محصول نوپا ایجاد کند. مجله ایران همسفر نمونههایی از این نوع اقدامات را که در برخی طرحهای استانی و ملی اجرا شده تشریح کرده و راهکارهایی عملیاتی برای هماهنگسازی فرآیندها پیشنهاد کرده است.
راهنمای سیاستی برای تسریع انتقال فناوری
نخست، شناسایی دقیق موانع اداری و طراحی مسیرهای سادهشده برای استفاده از مزایای مالیاتی و حمایتی ضروری است؛ ایجاد دفتر راهنمای اجرایی در مراکز نوآوری که تیمی تخصصی در محاسبه و مستندسازی هزینههای پژوهش و توسعه داشته باشد میتواند نرخ بهرهبرداری از اعتبارها را افزایش دهد. دوم، اتخاذ مشوقهای نقدی یا اعتبارهای بازپرداختپذیر برای شرکتهای کوچکی که هنوز سودآور نشدهاند، به بهبود جریان نقدی کمک میکند و جذابیت سرمایهگذاری را بالا میبرد. سوم، سیاستگذاری علم باید شامل ابزارهای تقاضامحور باشد: خرید پیشخدمت یا حمایت از نمونههای اولیه از طریق قراردادهای تضمینشده باید بهعنوان راهبردی برای تضمین بازار اولیه پذیرفته شود. چهارم، تقویت ظرفیتسازی انسانی در سطوح سیاست و مدیریت فناوری از طریق آموزشهای هدفمند و شبکهسازی، سازوکارهایی فراهم میآورد که تصمیمسازان را در مواجهه با پیچیدگیهای فناورانه توانمند کند. پنجم، دسترسی به خدمات مالکیت فکری و مشاوره حقوقی در همان سطح و زمان انجام پژوهش میتواند مانع از از بین رفتن ارزش تجاری ایدهها شود.
در مورد این موضوع بیشتر بخوانید
چگونه نهادها میتوانند از سیاستها سود ببرند
نهادهای پژوهشی و کسبوکارهای نوپا باید بهصورت فعال از ابزارهایی که سیاستها فراهم میکنند استفاده کنند؛ ثبت هزینهها بهصورت مستندسازیشده، شرکت در رویدادهای مطابقتدهی که مراکز نوآوری برگزار میکنند و استفاده از خدمات مالکیت فکری از همان مراحل اولیه از جمله اقدامات ضروری است. مراکز نوآوری میتوانند با دستهبندی مخاطبان در پنج گروه اصلی و ارائه ارزش پیشنهادی متمایز برای هر گروه، بهرهوری چرخه نوآوری را افزایش دهند. همچنین پیشنهاد میشود سیاستگذاران گزارشهای دورهای شفافی درباره میزان استفاده از مزایا و موانع موجود منتشر کنند تا فرآیند بازخورد و اصلاح سیاستها تسریع شود؛ چنین شفافیتی بهتدریج اعتماد سرمایهگذاران و تصمیمگیران اجرایی را افزایش میدهد. مطالب تخصصی و تحلیلهای تطبیقی درباره این موضوع در مجله ایران همسفر منتشر شده که میتواند راهنمای عملی برای مدیران و پژوهشگران باشد.
اطلاعات بیشتر در مورد این مقاله
نقشه عملی برای عبور پژوهش از دروازه بازار
تبدیل ایدههای پژوهشی به کالا و خدمت زمانی ممکن میشود که چارچوبهای حکمرانی، ابزارهای مالی و سازوکارهای حقوقی در قالب یک نقشه راه یکپارچه کنار هم قرار گیرند؛ این همان نقطه تمرکز سیاستگذاری علم و فناوری است. گامهای عملی برای آغاز شامل ایجاد دفاتر راهنمای اجرایی در مراکز نوآوری، تعریف سازوکارهای اعتبار قابل بازپرداخت برای تأمین جریان نقدی و تدوین الگوهای قراردادی استاندارد برای انتقال فناوری است. دستگاههای دولتی میتوانند با راهاندازی خریدهای پیشخدمتی و بازارهای آزمایشی، ریسک پذیرش اولیه را کاهش دهند و به شکلگیری بازار ابتدایی کمک کنند. نهادها و پژوهشگران نیز باید مستندسازی هزینهها، حفاظت زودهنگام مالکیت فکری و شرکت در رویدادهای مطابقتدهی را به روال تبدیل کنند تا دسترسی به منابع تسهیل شود. در سطح سیاستی، اندازهگیری شفاف استفاده از مشوقها و انتشار گزارشهای دورهای حلقه بازخورد را تقویت و اصلاحات هدفمند را سرعت میبخشد. خروجی این اقدامات شتاب در تجاریسازی و افزایش کارآمدی اقتصاد دانشبنیان خواهد بود. اگر ریسکها هوشمندانه بازتوزیع شوند و نهادها نقش خود را عملیاتی کنند، نوآوریها از آزمایشگاه عبور کرده و ارزش ملی را به کالا تبدیل خواهند کرد.
منبع:


































































































