یک کارشناس صنعت برق، مدیریت قطره چکانی منابع مالی توسط وزارت نیرو را عاملی برای فروش ارزان برق در این صنعت میداند که اصطلاحا به کلیه فروشی شهرت یافته و معتقد است که باید سرمایه گذاری برای ساخت نیروگاهها در کشور تقویت شود.
اقتصاد آنلاین – لیلا مرگن: سیدصادق نیکو سپهر، کارشناس صنعت برق در گفتگو با خبرنگار اقتصاد آنلاین با اشاره به ضرورت سرمایه گذاری ها در صنعت برق کشور گفت: نیروگاهها در بازار برق، تولیدات خود را به شرکت مدیریت شبکه برق ایران میفروشند و دو هفته است که ساز و کار بورس انرژی فعال شده است.
وی افزود: نکته اینجا است که تولیدکنندگان در قراردادی برقشان را میفروشند که باور مفادش برای افراد سخت است؛ البته این فرآیند از دولتهای گذشته وجود داشته و بیش از ۱۵ سال است که در این قرارداد، خسارت تاخیر وجود ندارد؛ در حالیکه شرکت مدیریت شبکه برق، اکنون اگر یک میلیون تومان به نیروگاهی بدهکار باشد و بخواهد آن را امروز تسویه کند یا ۱۰ سال دیگر، همین رقم یک میلیون تومان را به تولیدکننده میدهد و هیچ خسارت تاخیری برای قرارداد فروش برق در نظر گرفته نشده است؛ پس در چنین شرایطی، این مجموعه انگیزهای برای تسویه بدهی خود ندارد.
نیکو سپهر ادامه داد: خیلی از نیروگاهها هستند که امروز مطالبات دو سال پیش خود را هم دریافت نکردهاند و بخش زیادی از ۹۰ هزار میلیارد تومانی که وزارت نیرو به بخش خصوصی بدهکار است، مربوط به بدهیهای پرداخت نشده است و اگر رقم واقعی آن را در نظر بگیریم، خیلی بیشتر از این حرفها خواهد بود.
وی با تاکید بر اهمیت تعمیرات نیروگاهی برای تداوم فعالیت یک نیروگاه و نیاز به نقدینگی بالا برای انجام این عملیات، گفت: فرض کنیم شرکت مدیریت شبکه در سال گذشته نرخ برق را به ازای هر کیلووات ساعت ۱۲۰ تا ۱۲۵ تومان اعلام کرده باشد؛ اما به دلیل اینکه تاخیر پرداخت برای این شرکت در قراردادها لحاظ نمیشود و از سوی دیگر نیروگاهها با مشکل تامین نقدینگی مواجه هستند، تولیدکنندگان حاضر میشوند برق خود را به صورت نقدی و با قیمتی کمتر از رقم تعیین شده بفروشند.
این کارشناس صنعت برق افزود: این ارزان فروشی برای تامین هزینه تعمیرات نیروگاهی و تعمیرات بلندمدت نیروگاهها انجام میشود؛ به نحوی که در صنعت برق اصطلاحی که برای این شرایط رایج شده است، این است که میگوییم نیروگاهها کلیه فروشی میکنند.
وی اضافه کرد: این موضوع به مذاق وزارت نیرو خیلی خوش آمده است؛ چراکه این وزارتخانه اکنون به صورت قطره چکانی اعتبارات را به نیروگاهها تزریق میکند و عددی به تولیدکنندگان اختصاص میدهد که درست به اندازه حقوق پرسنل نیروگاهها است.
نیکو سپهر بیان کرد: در حال حاضر اگر نیروگاهی صورت وضعیت ۶۰ میلیارد تومانی داشته باشد، ۱۰ میلیارد تومان از این صورت وضعیت را از وزارت نیرو دریافت میکند که حقوق پرسنل را بدهد و دیگر منابعی دریافت نمیکند؛ در چنین شرایطی همواره نیروگاه مجبور میشود در بورس انرژی محصول خود را بفروشد و به اندازه پول محصولی که فروخته، از شرکتهای توزیع، پول نقد دریافت کند.
وی افزود: خریدار برقی که با این شیوه در بورس فروخته میشود، شرکتهای توزیع هستند و وقتی جریان نقدی با این شیوه در بورس راه بیفتد، عملا بازار کارکرد خود را از دست میدهد و قیمتها به جای اینکه بر مبنای تقاضای بازار باشد، قیمتهای بورسی است که ناشی از محدودیت منابع مالی نیروگاهها به این توازن رسیده است و قیمت واقعی و تمام شده برق نیست.
این کارشناس صنعت برق اضافه کرد: این قیمت به اندازه تامین نیاز زندگی روزمره نیروگاه بوده و اتفاقی که حاصل این عملکرد است، آن است که اکنون نیروگاهداران به وزارت نیرو بیاعتماد شدهاند؛ چون این وزارتخانه از دولتهای گذشته به صورت سنواتی پولشان را نداده و قوانینش را دائما تغییر داده و هیچ قانونی نیست که نیروگاهها مطمئن باشند قابل اجرا است.
وی یادآور شد: وزارت نیرو ظرف یک دهه گذشته همواره در اعلام نرخها بد عمل کرده است. خیلی وقتها نرخها را تعدیل نکرده است و اگر آن را تعدیل کرده است، خیلی دیر این کار انجام شده است. فقط پارسال بود که اول فروردین نرخ برق را تعدیل کرد. در حال حاضر وزارت نیرو آزار مضاعفی به تولیدکنندگان میرساند.
نیکوسپهر گفت: در گذشته نیروگاهها بخشی از مطالباتشان از مدیریت شبکه را در آخر سال به زور در خزانه نقد میکردند که زندگی سال بعدشان را مدیریت کنند؛ اما عملا آن محل را هم از نیروگاهها گرفتهاند. با این روش، سرمایهگذار به شدت بیاعتماد میشود و کلاهش هم سمت صنعت برق بیفتد، وارد این عرصه نخواهد شد.
وی افزود: سالهاست که وزارت نیرو این موضوع را خیلی خوب فهمیده است که هیچ سرمایهگذار مستقلی به سمت صنعت برق نمیآید. حتی خصولتیها هم به این صنعت وارد نمیشوند زیرا محاسبات اقتصادی برایشان مهم است.
فشار به صنعت، استراتژی وزارت نیرو
این کارشناس صنعت برق توضیح داد: اکنون وزارت نیرو راهش را یاد گرفته است و پا روی گلوی صنایع گذاشته است. این وزارتخانه به بخش صنعت میگوید که شما برای ساخت نیروگاه پول دارید. به همین خاطر دیگر به بخش صنعت برق نمیدهم. اگر امسال از ۵۰۰ مگاوات نیاز یک واحد صنعتی ۱۰۰ مگاوات را خاموش کردم، سال آینده ۲۵۰ مگاوات را خاموش خواهم کرد.
وی افزود: وزارت نیرو به صنایع میگوید اگر دوست دارید خاموش نشوید، نیروگاه بسازید. در حال حاضر فولاد مبارکه، چادرملو، فولاد بوتیا و گل گهر نیروگاه احداث کردهاند. فولاد خوزستان برای ساخت نیروگاه مناقصه برگزار کرده است و به نحوی همه دانه درشتهای بخش صنعت مشغول احداث نیروگاه هستند.
به گفته نیکوسپهر، در حال حاضر وزارت نیرو هیچ سرمایهگذاری در حوزه نیروگاه ندارد و فولادیها و آلومنیوم که خیلی پول دارند، تحت فشار وزارت نیرو مجبور به سرمایهگذاری در حوزه ساخت نیروگاه شدهاند.
وی تاکید کرد: آنها را هم تا یک جایی میتوان مجبور به سرمایهگذاری کرد و نمیدانم بعد از آن وزارت نیرو قرار است چه کاری انجام دهد. به دلیل سیاستهای اعمال شده در این بخش، سرمایهگذار مستقلی که پول آزاد داشته باشد، در این صنعت حضور نمییابد و آثار این سیاستگزاری در آینده مشخص خواهد شد.
ناترازی برق به چه عواملی بستگی دارد؟
این کارشناس صنعت برق درباره بروز ناترازی در تابستان پیش رو بیان کرد: احتمالا در سال جاری هم ناترازی خواهیم داشت. اما درباره دلایل آن باید شرکت مدیریت شبکه برق ایران توضیح دهد.
وی با اشاره به اینکه ناترازی به عوامل زیادی بستگی دارد، افزایش درجه حرارت را یکی از عوامل موثر در افزایش مصرف برق و بروز ناترازی معرفی کرد.
نیکوسپهر افزود: میزان بارندگیها برای کشور مسئله مهمی است. ۱۰ تا ۱۲ هزار مگاوات ظرفیت نصب شده نیروگاه برقابی در ایران داریم که در فصل پربارش به تامین برق لحظهای کشور کمک میکنند. در سالهای خشک، ذخیره سد کاهش مییابد و امکان تامین این میزان برق به صورت کامل وجود ندارد.
وی ادامه داد: مثالش سال ۱۴۰۰ است که در دو مقطع اردیبهشت و تیرماه خاموشی را در کشور تجربه کردیم. بخشی از خاموشی تیرماه ناشی از عدم توازن در منابع آبی کشور بود. از ظرفیت ۱۰ تا ۱۲ هزار مگاواتی نصب شده نیروگاه برقابی، در لحظات پیک نتوانستیم بیشتر از چهار تا پنج هزار مگاوات را استفاده کنیم.
این کارشناس صنعت برق میزان رشد مصرف برق در هر سال را بین ۱۵۰۰ تا چهار هزار مگاوات اعلام کرد و افزود: در بروز ناترازی تابستان زمان شروع گرمای هوا خیلی مهم است. وضعیت نیروگاهها هم در نوع مدیریت و خاموشی برنامهریزی شده صنایع موثر است.
احتمال خاموشی در صورت عدم سرمایه گذاری
نیکوسپهر تاکید کرد: در تابستان پیش رو بر اساس تجربیات موجود، خاموشی برای بخش صنعت قطعی است اما احتمال دارد مردم هم به نوعی خاموشی را تجربه کنند.
وی به تشریح دلایل بروز ناترازی پرداخت و گفت: از سه منظر کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت میتوان به این موضوع پرداخت.
این کارشناس صنعت برق ادامه داد: از منظر کوتاه مدت اگر در عملیات نگهداری از تجهیزات، مدیریت تجهیزات و توزیع برق در شبکه اشتباه عملیاتی رخ دهد، در فاصله زمانی کوتاه منجر به بروز خاموشی میشود. مثلا در صورت بروز اشتباه پنج ساعت بعد خاموشی رخ میدهد.
وی بیان کرد: واقعیت این است که در این بعد، معمولا اوضاع خوبی داریم، زیرا کارشناسانی که درگیر موضوع مدیریت برق در شبکه ایران هستند، به قدری محدودیت داشتهاند که در عملکرد مدیریت شبکه به شدت خبره شدهاند. لذا در موضوع عملکرد کوتاه مدت تقریبا با دست پر به سمت مبارزه با ناترازی میرویم و مشکل چندانی در این زمینه نداریم.
نیکوسپهر اضافه کرد: موضوع بعدی موضوع میان مدت است که به تعمیرات نیروگاهی باز میگردد. عمده نیروگاههای کشور ما واحدهای گازی یا نیروگاههای سیکل ترکیبی هستند. بخش گازی نیروگاهها یک سری تعمیرات متداول ساعتی دارند. یعنی مثلا بعد از هر ۲۵ هزار ساعت کارکرد، نیاز به عملیات تعمیراتی دارند که ۳۰ تا ۴۵ روز برای واحد گازی طول میکشد.
وی یادآور شد: هزینه انجام این تعمیرات نسبت به هزینه بهرهبرداری متداول واحدها خیلی بیشتر است. شرکتی که عادت کرده است مسایل روزمرهاش را بگذارند -که عموم شرکتهای تولید برق کشور ما اینگونه زندگی میکنند-، در ایامی که باید تعمیرات کنند (بهطور متوسط چهار سال یکبار برای هر واحد گازی) شرایط برایشان بحرانی میشود.
این کارشناس صنعت برق گفت: نیروگاهها باید به اندازه کافی نقدینگی جمع کرده باشند تا بتوانند بابت تعمیرات واحدشان چندین میلیون یورو هزینه کنند. معمولا نوع تعاملات شرکتهای تولید برق با وزارت نیرو به شکلی نیست که این شرکتها بتوانند نقدینگی برای تعمیرات جمعآوری کنند، بنابراین وزارت نیرو باید به صورت مدیریت شده منابع مالی را بین واحدهایی که تعمیرات دارند، توزیع کند.
وی افزود: یعنی بخشی از آمادگی واحدهای شبکه برق برای سرویس دهی مناسب در سال جاری به عملکرد وزارت نیرو در پاییز یا تابستان سال گذشته باز میگردد. اینکه به چه نیروگاههایی چقدر پول توزیع کرده باشند، تا آن نیروگاهها با نقدینگی تامین شده برنامهریزی کرده باشند و تعمیرات متداول سالیانه را انجام داده باشند، خیلی مهم است. زیرا با انجام تعمیرات واحدهای نیروگاهی در فصل تابستان در دسترس قرار میگیرند.
نیکوسپهر بیان کرد: موضوع خاموشیهای اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ مرتبط با توزیع نامناسب نقدینگی برای تعمیرات بود. واحدهایی که قرار بود در زمستان از مدار خارج شوند و به تدریج از انتهای فروردین ماه وارد مدار شوند، به خاطر سرمای سخت زمستان ۱۳۹۹ و محدودیتهای سوختی که به شبکه اعمال شد، تعمیرات معمول واحدهای خود را در آن سال انجام ندادند و نتوانستند در دی، بهمن و اسفند از مدار خارج شوند. تعمیرات نیروگاهی آن واحدها عقب افتاد، بنابراین در یک برهه ۱۵ تا ۲۰ روزه در اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ خاموشی داشتیم.
وی اضافه کرد: ولی بعد دوباره واحدها به مدار برگشتند و مشکل خاموشیها مرتفع شد. خرداد آن سال را تقریبا بدون خاموشی گذراندیم و در تیرماه نوع دیگری از ناترازی شروع شد که آن هم ناترازی ذاتی بود که به دلیل عدم تناسب بین نیاز مصرف و میزان تولید رخ داد.
این کارشناس صنعت برق گفت: در موضوع مدیریت میان مدت علاوه بر بحث تقسیم نقدینگی و تعمیرات، شرایط جوی هم موثر است. خوشبختانه بارندگیهای اخیر حوضه آبریز زاگرس به نظر میرسد تا حدی یک بخشی از محدودیتها را جبران کرده باشد. آمار دقیقی ندارم که ظرفیت نیروگاههای آبی ما چگونه است و آیا کامل در مدار خواهند بود یا نه. ولی این را یقین بدانید برای اینکه تابستان را بدون خاموشی بگذرانیم، به کل ظرفیت واحدهای آبی در تابستان نیاز داریم.
وی گفت: یعنی اکنون شبکه برق ایران نمیتواند تابستان سالمی را بگذراند و بخشی از ظرفیت آبی را استفاده نکرده باشد. شرایط جوی در طول سال برای موضوعات میان مدت موثر خواهد بود. در موضوع میان مدت هم مدیران کارکشتهای داریم. در وزارت نیرو مدیرانی داریم که با بالا آمدن دهها هزار میلیارد تومان بدهی، این صنعت را مدیریت میکنند. این نشان میدهد که مدیران با چابکی و چالاکی زیاد، هر سال پولها را به صورت بهنیه خرج میکنند تا واحدها بتوانند تعمیرات خود را انجام داده و در تابستان خدمات ارائه دهند.
عملکرد ضعیف در مدیریت سرمایهگذاری
نیکوسپهر تاکید کرد: نقطه ضعف اصلی در کشور ما موضوع مدیریت بلند مدت ناترازی است که به بحث سرمایهگذاری در بخش تولید برق باز میگردد. ما در این موضوع به شدت بد عمل کردهایم.
وی ادامه داد: تازمانی که سرمایهگذاری برای ساخت نیروگاه در دست دولت بود، این مشکل وجود نداشت و خصوصیات شبکه با امروز متفاوت بود اما از اوایل دهه ۷۰ که بحث خصوصیسازی بهطور جدی مطرح شد و اوایل دهه ۸۰ که بازار برق راه افتاد، نیروگاههای خصوصی احداث شده و یا نیروگاههای دولتی به بخش خصوصی واگذار شدند، نقطه ضعفهایی که در این موضوع وجود داشت، به تدریج خود را نشان داد.
این کارشناس صنعت برق افزود: در انتهای دهه ۹۰ این نقاط ضعف به صورت پررنگ خود را نشان داد. در موضوع سرمایهگذاری اگر اشتباه کنید، چهار تا پنج سال بعد نتایجش مشخص میشود. به همین خاطر ما از اواخر دهه ۹۰ عملا وارد بحرانی شدیم که شاید آغاز این بحران، ناشی از اشتباهاتی بود که در اوایل دهه ۹۰ اتفاق افتاده بود.
وی سخنان خود را با طرح این پرسش که چرا باید وزارتخانهای داشته باشیم که دخلش به خرجش نخواند و ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی داشته باشد، ادامه داد و گفت: این میزان بدهی نشان میدهد یک جای راه را اشتباه رفتهاند. شاید نتوانیم شفاف بگوییم که اشتباه در کجا بود اما واضح است که راه را اشتباه رفتهاند.
نیکوسپهر درباره دلایل افت سرمایهگذاری در بخش تولید برق بیان کرد: یکی از اصلیترین مشکلاتی که داریم، نگاه غیر اقتصادی به برق است. متاسفانه در وزارت نیرو این فرهنگ جا نیفتاده است که برق یک کالاست و احساس کردهاند که برق یک خدمت رایگان عمومی است که به هر قیمتی شده است، باید به مردم ارائه شود.
وی تاکید کرد: البته در اینکه وظیفه وزارت نیرو تامین برق مستمر، پایدار و دائم برای مردم است، شکی نیست اما این بدان معنی نیست که جنبه اقتصادی چرخه صنعت برق فراموش شود. این نگاه مدیران صنعت برق به بیرون وزارت نیرو هم درز کرده است.
این کارشناس صنعت برق با مقایسه نرخ رشد قیمت برق با افزایش قیمت بنزین و حتی کالاهای اساسی بیان کرد: یکی دو سال است که قیمت برق به طرز معنیداری رشد میکند. نگاه غیر اقتصادی به برق از خود وزارتخانه بیرون آمده است. برخی افراد در سالهایی، خود را مسئول همه چیز میدانستند و فکر میکردند که وظیفه جهادی دارند که برق را برای همه کشور به هر قیمتی تامین کنند. این نگاه به بیرون وزارت نیرو هم رفته است و حذف این دیدگاه کار خیلی سختی است.
وی ادامه داد: یکسری ایرادات ساختاری در وزارت نیرو وجود دارد. روزهایی که بحث خصوصیسازی مطرح شده است، قرار نبوده است که به این سمت برویم اما متاسفانه برخی ایرادات ساختاری، شرایط فعلی را رقم زده است.
نیکوسپهر درباره ایرادات ساختاری موجود گفت: مثلا رابطه بین شرکت مادر تخصصی توانیر و شرکت مادر تخصصی تولید برق حرارتی بهعنوان دو شرکت اصلی مادر تخصصی در صنعت برق که در طول هم قرار گرفتهاند، درست تعریف نشده است. استقلال شرکت مادر تخصصی برق حرارتی به دلیل عدم دسترسی به منابع مالی، به شدت زیر سئوال است.
وی اضافه کرد: شرکت توانیر منابع مالی را به تنهایی کنترل میکند. در گذشته توانیر که مسئول بخشهای توزیع و انتقال بود، عملکرد بهتری داشت. امروز اختیار کامل وجوه صنعت برق دست توانیر است و مادر تخصصی برق حرارتی با وجود اینکه مسئولیت در زمینه تامین برق دارد اما اختیار کافی درباره مسایل مالی ندارد و در واقع پولی ندارد که مدیریت کند. این مسئله چالش بزرگی در بخش برق ایجاد کرده است.
هیات فنی تنظیم بازار برق، نهادی غیرکارآمد
این کارشناس صنعت برق بحث هیات فنی تنظیم بازار برق را یکی دیگر از موضوعات مهم دانست و افزود: متاسفانه علیرغم اینکه در زمان آغاز به کار، این هیات به شکل یک نهاد پیشرفته و مفید عمل کرده بود، به تدریج استقلال خود را از دست داد.
وی ادامه داد: هیات تنظیم بازار برق به جای اینکه رگولاتوری مستقل باشد، اکنون یکی از دفاتر وزارت نیرو است. به جای اینکه به فکر حفاظت از رقابت در صنعت برق باشد، عملا از دخل وزارت نیرو حفاظت میکند و حواسش به این است که وزارت نیرو دخلش به خرجش بخورد در حالی که باید بیطرفانه در خصوص بخش تولید انتقال و توزیع قواعد بگذارد.
نیکوسپهر گفت: معنی مطالبی که مطرح شد، این نیست که آدمهای بدی در هیات تنظیم بازار هستند یا بد عمل میکنند. این یک ایراد ساختاری است. وقتی از هفت نفر عضو این هیات، پنج عضو دولتی هستند و دو عضو نیز مستقیما از بخش مصرف هستند اما حتی یک نفر هم از بخش تولید نیست، ناخداگاه تصمیمات شرایط خاصی پیدا میکند.
وی افزود: اینکه کسی در دو شأن مختلف بتواند جلوی تضاد منافع را بگیرد و کسی که خودش مسئول تامین نقدینگی در صنعت برق است در زمان تنظیم هم تصمیمگیر باشد، ناخداگاه تصمیم درستی که بار مالی صنعت را زیاد کند، نمیگیرد زیرا باید خودش در شأن دیگر پاسخگوی این تصمیم درست باشد.
این کارشناس صنعت برق گفت: به نظر میرسد که مدیریت تضاد منافع در اعضای هیات تنظیم در چند دوره به خوبی انجام نشده است. این موضوع خیلی اثرات بدی بر عملکرد این مجموعه گذاشته است. بهعنوان مثال یک نمونه آن نرخ فروش برق در بازار این حامل انرژی است. از سال ۹۴ تا سال ۹۸ نرخ برق هیچ تغییری نداشته است.
وی افزود: یک کالا در کشور را نشان بدهید که نرخ آن طی این چهار سالی که به آن اشاره شد، تغییر نکرده باشد. اصلا امکان ندارد. در این بازه که هم نرخ ارز رشد زیادی داشته است و هم تورم شدیدی داشتیم، همه کالاها تغییر قیمت داشتند.
نیکوسپهر ادامه داد: این مثال نشان میدهد که افراد تصمیمگیر، موضوعات جانبی را در اولویت بالاتری قرار دادهاند که این اتفاق افتاده است. خبر بد اینکه آن آدمها در طول دوره چهارساله یا هشت ساله مسئولیتشان، نتایج تصمیمات خود را نمیدیدند. یعنی آن زمانی که آن آدمها داشتند چنین تصمیماتی میگرفتند، نیروگاههایی که ناشی از عملکرد دورههای قبل بود، وارد مدار شدند و صنعت برق به مشکل بر نخورد اما تصمیمات این افراد سرمایهگذاران آتی را فراری داد و در پنج تا ۶ سال بعد، نتایجش با عدم ورود نیروگاه جدید به مدار، مشخص شد.
وی توضیح داد: دوره تاثیر این تصمیمات به قدری بلند است که خیلی وقتها آن مدیر نه تنها تنبیه نمیشود، بلکه ارتقاء هم میگیرد. شاید اگر استقلال اعضای هیات حفظ میشد و معاون وزیر در امور برق را به صرف داشتن این پست، رئیس هیات نمیکردند و کسی که مسئولیت در خصوص تامین نیرو ندارد و ذینفع نیست، رئیس هیات فنی تنظیم بازار برق میشد، بر اساس اصول فنی در این مجموعه تصمیمگیری میکردند.
این کارشناس صنعت برق افزود: اگر ترکیب هیات درست بود، کسی نرخ را در بازار برق ثابت نگه نمیداشت و مسلما این تصمیم، صنعت برق را دچار مشکل نمیکرد.
- نویسنده: اقتصاد آنلاین