دهه کرامت امسال برای بسیاری از بیماران بستری در بیمارستان افضلیپور کرمان، متفاوتتر از هر سال دیگری بود و کاروان خادمان امام رضا علیهالسلام مهمان دلهای بیماران شده بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، دهه کرامت امسال برای بسیاری از بیماران بستری در بیمارستان افضلیپور کرمان، متفاوتتر از هر سال دیگری بود؛ گویی بارگاه منور امام رضا علیهالسلام از مشهدالرضا پر کشیده و بر بال فرشتگان تا دلهای دردمند بیماران کرمانی رسیده بود؛ نه با صحن و سرای طلا، بلکه با پرچمی سبز و آسمانی که بوی شفا و آرامش میداد.
امروز سکوت همیشگی اتاقهای بستری، جایش را به زمزمه صلوات و اشکهای شوق داده بود. کاروان خادمان امام رضا علیهالسلام با پرچم متبرک گنبد طلا، مهمان دلهای بیماران شد؛ دلهایی که سالهاست هوای حرم دارند اما جسمشان میان تخت و سرم و درد گیر کرده است.
بوی حرم در اتاقهای بیمارستان
خادمان رضوی با کاروان نور و لبخند، در حالی وارد بخشهای مختلف بیمارستان شدند که فضای بیمارستان، آغشته به عطر گلاب و صلوات بود؛ پرچم گنبد طلای حرم امام رضا علیهالسلام در دستشان بود، پرچمی که با خود، آرامش، امید و اشک به همراه داشت.
بیمارانی که شاید روزی نه چندان دور در صف زائران حرم بودند و امروز گرفتار تختهای بیمارستان شده بودند، با دیدن پرچم، چشمهایشان را بستند و لبهایشان را لرزاندند. اشکها بیاذن جاری میشد؛ بیآنکه کسی صدایشان بزند، دلهایشان به زبان آمد: «السلام علیک یا علیبن موسیالرضا»
رویاهایی که بر روی تخت بیمارستان به حقیقت پیوست
یکی از بیماران که به سختی سخن میگفت، زمزمه کرد: «دعا میکردم روزی دوباره حرم را ببینم، نمیدانستم خود حضرت به بالینم میآید؛ اینجا، بر روی تخت بیمارستان».
عدهای آرزوی شفای عاجل داشتند، عدهای زیارت را و بعضی فقط دلشان میخواست لحظهای دردشان را فراموش کنند. در آن لحظات، انگار نه درد بود، نه بیماری، نه تخت بیمارستان؛ فقط یک چیز بود؛ حضور. حضوری از جنس نور، از جنس ایمان، از جنس عشق.
در این لحظات ناب، مرزها معنا نداشت. اینجا نه کرمان بود و نه بیمارستان، اینجا همان صحن گوهرشاد بود، با همان آسمان، همان دعاها و همان اشکها.
یک پرچم؛ هزار شفا
خادمان با احترام پرچم را بر بالین بیماران بردند، بیماران با دستهایی لرزان آن را لمس کردند، برخی چشمشان را روی آن گذاشتند، برخی فقط نگاهش کردند، اما همهشان، یک چیز در دل داشتند: «ای کاش شفا بیابم و زائر شوم»؛ اینجا اشک بود که بیاجازه سرازیر میشد؛ اشک دلتنگی، اشک حاجت، اشک شفا.
دهه کرامت امسال برای بسیاری از بیماران متفاوت بود. آنها که روزهاست از دیوارهای بیمارستان، درد را نفس میکشند، ناگهان خود را در آغوش نور دیدند و برای آنها که سالها حسرت زیارت به دل داشتند، امروز حرم به بالینشان آمده بود. دیگر نه دیواری فاصله بود، نه بُعد مکان و ناتوانی مانع زیارت و ابراز ارادت. امام رضا علیهالسلام آمده بود، نه در خواب، نه در خیال؛ در واقعیت ناب حضور.
تمام ایران حرم شد
در آن لحظات، مرزهای جغرافیایی معنای خود را از دست داده بودند. مشهد و کرمان یکی شده بود. بیمارستان، شده بود صحن انقلاب. نگاهها به پرچم دوخته شده بود و دلها، به آسمان.
کاروان «زیر سایه خورشید»، حامل پیامی بود فراتر از یک حرکت نمادین. آنان نشان دادند که امام رضا علیهالسلام تنها در حرمش نیست؛ در دل هر ایرانی عاشق حضور دارد، حتی بر تختهای بیمارستان، حتی در اوج ناتوانی.
.
انتهای پیام/۵۱۱/
- نویسنده: تسنیم tasnimnews