در لرستان، اردیبهشت ۱۴۰۴ با چهرهای ناشناخته فرا رسید. گرمایی خزنده، آرام و بیصدا، از درهها بالا کشید، در کوهساران پیچید و در جان شهرها نشست؛ چنانکه گویی حافظه اقلیم را بازنویسی میکرد.
خبرگزاری تسنیم، لرستان: در لرستان، بهار همیشه با نشانههای معینی میآمد. با بوی خاکی که بارانهای فروردین از زمین بیرون میکشیدند. با غبار نرمرفته باغستانها. با سایۀ بلوطهای خیس.
اردیبهشت، میانفصل طلایی این اقلیم بود؛ نه سرمای سخت زمستان را در خود داشت، نه تیزی آفتاب تیر و مرداد را. تعادل داشت، خویشتنداری داشت، و مهمتر از همه قابل پیشبینی بود.
اما امسال، چیزی فرق داشت. تغییر، خزنده و بیصدا از راه رسید. نخست از خاک، که زودتر از همیشه خشک شد. بعد از آن، از آسمان، که بیحوصله و بیباران ماند.
اقلیمی که بهار را با بوی باران و سبزینه میشناخت، گرمایی پنهان و ماندگار بر سطح برگها نشاند، و شیارهای خاک را که هنوز چشمانتظار شبنم بودند، با عطشی زودهنگام روبهرو کرد.
حالا آسمان بیابر، سایهها کوتاه، و زمانِ ظهر، کشآمده و سنگین است. هوا در اردیبهشت بوی آفتابِ مانده در سنگ میدهد؛ بویی که از عمق خاک برمیخیزد؛ خاکی که انگار تبدار است.
اردیبهشت ۱۴۰۴ را باید فصل بیتابی زمین در لرستان دانست؛ فصلی که سایهاش بر دمای هوا سنگین افتاده. بذرهایش بهجای سرسبزی، نفستنگی آوردهاند و خورشید با نوری تند و بدون گذار، بهار را پس راند.
افزایش بیسابقه دما
این ماه، دماسنجها تنها عدد نشان ندادند؛ نشانِ پریشانی اقلیم بودند. در الیگودرز، دامدارانی که قرنها الگوی کوچِ خود را بر مبنای فصلها بنا نهاده بودند، با خطایی در تقویم طبیعت روبهرو شدهاند. در خرمآباد و رومشکان بادی گرم در حال تهدید ریشهها است.
در چنین بزنگاهی این نشانهها، جدا از یکدیگر نیستند. گُرگرفتن استخوان اقلیم است و نشانهای نگرانکننده از برهمخوردن توازن فصلهایی که قرنها بر زندگی این مردم حکم رانده.
حالا زمین در اردیبهشت در حال بازگفتن روایتی است از خشکی تدریجی، از گندمهایی که شاید به خوشه نرسند، از بههمریختن ساعتهای زیستی، و از فصلی که از خودش پیشی گرفتهاست.
لرستان که اقلیم آن همیشه تکیهگاهی برای کشاورزی معیشتی، دامداری سنتی، و سبک زندگی مبتنیبر فصول مشخص بوده، حالا با وضعیتی مواجه است که پیشبینیناپذیر شده.
اینگونه جهش دمایی برای کشاورزی که فصل کشت را با بارشها تنظیم میکند، برای دامداری که زمان علف را با چراگاهها میسنجد، و برای خانهای که پنجرههایش را با فصلها بازوبسته میکند، یک اخلال تمامعیار است.
تا پیش از این، لرستان گرمای تابستان را میشناخت و داغی ظهرهای مرداد را، اما اینکه اردیبهشت، لب به آتش بزند و از روزهای بهار گرمایی سنگینتر از تابستان بتراود، چیزی نبود که مردم آن را بهیاد داشته باشند.
خرمآباد؛ گرمترین ثبت در ۷۶ سال گذشته
بهروز مرادپور، مدیرکل هواشناسی لرستان، به خبرنگار تسنیم اعلام کرده که در روز ۲۸ اردیبهشت، دمای حداکثر مطلق در چندین ایستگاه مهم بهطرز معناداری افزایش یافته و از رکوردهای ثبتشده در دهههای پیش فراتر رفتهاست.
این افزایش دما، بهویژه در سه ایستگاه الیگودرز، خرمآباد و رومشکان مورد توجه قرار گرفته و بهعنوان شاخصی تازه در مطالعات اقلیم منطقه ثبت شدهاست.
در ایستگاه الیگودرز، گرمای ثبتشده برای ۲۸ اردیبهشت بهحدی رسید که رکورد چهلسالهٔ آن شکسته شد، اما پیش از رکورد این تفت خاک بود که مردم حسش کردند؛ بوی گرم شنزار در میان کوچهها، و بوی دیوار داغ که نفس را بند میآورد.
در ایستگاه خرمآباد، که یکی از قدیمیترین مراکز ثبت دادههای اقلیمی در غرب ایران محسوب میشود، گرمای خزنده دمای حداکثر را به ۳۹٫۵ درجه سانتیگراد رساند.
این مقدار بنا بهگفته مدیرکل هواشناسی لرستان نسبت به میانگین آماری ۷۶ سالهای که برای آن ثبت شده، افزایشی معادل ۰٫۶ درجه سانتیگراد را نشان میدهد.
مقایسه با دادههای ۷۶ سال گذشته شاید برای اقلیمشناسان معنا داشته باشد، اما برای پیرمردی که سایه درختان قدیمی خیابان شریعتی را دیگر خنک نمییافت، فقط یک چیز روشن بود: این دیگر بهار نیست.
شکستن رکورد ۱۴۰۰
در رومشکان، تغییر اندک دما نیز ردّ خود را بر زندگی گذاشت. محصولاتی که انتظار برداشت در هفتههای آینده داشتند، پلاسیده به امیدِ آبی نازلنشده ماندهاند.
در این ایستگاه تنها ۰٫۱ درجه سانتیگراد ثبت شده، اما همین تغییر نیز بهعنوان نشانهای از روند حرارتی فزاینده در جنوب غربی لرستان تفسیر میشود.
طبق اعلام مرادپور تا پیش از اردیبهشت ۱۴۰۴، رکورد دمای حداکثر مطلق در اغلب ایستگاهها مربوط به تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ بود. حالا با عبور از آن رکورد و ثبت اعداد بالاتر در چند ایستگاه، اردیبهشت ۱۴۰۴ جایگاه جدیدی در حافظه اقلیمی لرستان پیدا کردهاست.
در بسیاری از نقاط، بهار حالا تنها در نام باقی مانده و رفتار حرارتی زمین و جو، بیشتر به تابستان شباهت پیدا کردهاست. مردم از شبهایی میگویند که پنجرهها بهجای نسیم، تودهای گرما را به خانه میکشند. از ظهرهایی که کوچهها خلوت است و بازارها نفسزنان زیر کولرهای پیر، تاب میآورند.
در خرمآباد سایهها درازتر نشدهاند و در الیگودرز، که همواره در کوهستان پناهگاهی خنک داشت، حالا دمایی ثبت شده که حتی پیرمردهای عشایر هم بهیاد ندارند.
در کوهدشت نیز مردم از زودرسی تابستان میگویند، از آبی که زود تمام میشود، و گندمی که دیر سبز میکند. این گرما، تنها نمود یک پدیده اقلیمی نیست؛ طنین تغییری است که بر کوه و دشت میکوبد.
اردیبهشت جدید در تقویم اقلیمی
در روستاها مردانی که عمری با چین مرارت، کشاورزی کردهاند با حیرت به آسمانی مینگرند که بارانی در آن نیست و به زمینی که از پیش، بوی تابستان میدهد.
در کوههای اشترانکوه و گرین، خشخش برگهای خشکیده، زودتر از همیشه به گوش میرسد. بوی گرما، مثل مه، در مسیر کوچ عشایر افتاده؛ راه را درازتر، توقفها را کوتاهتر و چشمهها را کمجانتر کرده.
اگرچه تغییرات دما بهظاهر کوچکاند، اما وقتی در متن تاریخی دادهها قرار میگیرند، نقشهای از دگرگونی اقلیم را پیش چشم میگذارند. نقشهای که در آن اردیبهشت دیگر ماهی از فصل بهار نیست؛ بلکه طلایهدار تابستانی زودرس شدهاست.
در اقلیم، یکدهم درجه میتواند سرنوشت یک رود را تغییر دهد. میتواند یک فصل زراعی را تباه کند یا الگوی مهاجرت پرندگان را دگرگون سازد. در این تغییر خشکسالیها شدیدتر، موجهای گرما زودرستر، و بارشها نامنظمتر شدهاند.
در مناطق کوهپایهای لرستان، جایی که هنوز اقتصاد خانوادهها با کشاورزی و دامداری سنتی گره خورده، هر درجه گرما، ترجمهای مستقیم در معیشت روزانه دارد.
کشاورزان میگویند که برخی محصولات بهاری هنوز سبز نشده، باختهاند. جوانهها یا خشکیدهاند یا آنقدر ضعیفاند که امیدی به برداشت نمیرود.
ترجمه گرما در معیشت
با تداوم این شرایط، نقش زیرساختهای شهری و روستایی در کاهش تبعات گرمای هوا نیز پررنگتر میشود. در روستاهای کوهپایهای، جایی که زندگی هنوز با شیره طبیعت پیش میرود، ساکنان از کمآبی نگراناند.
گرمای زودرس چشمهها را کمجان کرده و کشتهای بهاره را تهدید میکند. مردم از کاهش محصول نخود و عدس، از زردشدن برگ درختان گردو و از سختی آب دادن به دامها سخن میگویند و همین موضوع، پای عدالت اقلیمی را وسط میکشد.
لرستان، سرزمین آبشارها و بلوطها حالا در آستانه تحولی اقلیمی ایستاده؛ تحولی که با گردوغبار آغاز شد، با کمبارشی ادامه یافت و در گرمای زودرس، پردهای دیگر از خود را نمایان ساخت.
اردیبهشت در لرستان همیشه ماهی بود برای روییدن، برای ترمیم، برای دوختن امید بر قامت زمین، اما اردیبهشت ۱۴۰۴، چیزی را گسست. نظم دیرینهای را بههم ریخت. نهفقط در هوا، که در حافظه.
دیگر باران اردیبهشت، وعده جوانه نیست؛ بلکه دلنگرانی خاک است. اقلیم به یک متغیر ناپایدار بدل شده و طبیعت دیگر با تقویم و باغ و کوه هماهنگ نیست.
گزارش از فاطمه نیازی
انتهای پیام/۶۴۶/.
- نویسنده: تسنیم tasnimnews