عباس دوران؛ خلبانی که نامش به معنای رشادت و ایثار جاودانه شد
عباس دوران؛ خلبانی که نامش به معنای رشادت و ایثار جاودانه شد

شهید عباس دوران، خلبان جسور و بی‌بدیل نیروی هوایی که با پروازهای برق‌آسای خود در نخستین روزهای دفاع مقدس خواب را از چشم دشمن ربوده بود.

– اخبار استانها –

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، در تاریخ دفاع مقدس، نام‌هایی هستند که فراتر از یک هویت شخصی، تبدیل به نماد‌هایی از شجاعت، وفاداری و ایثار شده‌اند؛ یکی از این نام‌ها، «عباس» است؛ نامی که از عصر عاشورا به بعد، بار معنایی سنگینی به‌دوش می‌کشد و یادآور علمدار دشت کربلا، سقای تشنه‌لبان، برادر فداکار و سربازی بی‌ادعا است.

عباس دوران، خلبان جوان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نمونه‌ای والا از چنین نامی بود. او از آغاز جنگ تحمیلی تا روز ۳۰ تیر ۱۳۶۱، در بیش از ۱۲۴ عملیات هوایی شرکت کرد و توانست با هواپیمای جنگنده خود، مأموریت‌های جسورانه‌ای را با موفقیت به پایان برساند؛ مأموریت‌هایی که هر یک نشانه‌ای از ایمان، وطن‌دوستی و روحیه ایثارگری او بود.

در آخرین مأموریت خود، پس از هدف قرار دادن پالایشگاه الدوره بغداد، هنگامی که هواپیمایش در معرض آتش شدید پدافند دشمن قرار گرفت، عباس از همراهش خواست تا اجکت کند و جان خود را نجات دهد، اما خود تصمیمی دیگر گرفت؛ تصمیمی همانند علمدار کربلا که از نوشیدن آب گذشت تا سقای کاروان تشنه شود.

عباس دوران نیز پرنده آهنین خود را در آخرین لحظات، به سمت هتل الرشید بغداد – محل برگزاری اجلاس سران کشور‌های عدم تعهد- هدایت کرد تا با قربانی کردن جان خود، تأثیر استراتژیکی بزرگی بر دشمن بعثی وارد سازد.

این خلبان شهید، نه‌تنها با عملکرد بی‌مانند خود، به مقام «عباس بودن» رسید، بلکه نام او «دوران»، در تاریخ دفاع مقدس ایران جاودانه شد. نامی که امروز یادآور رشادت و سربلندی است و قلب‌ها را از عشق و غرور لبریز می‌کند.

عباس دوران؛ خلبانی که نامش به معنای رشادت و ایثار جاودانه شد

روایت لحظه‌های پرواز تا جاودانگی عباس دوران

امیر سرتیپ دوم خلبان آزاده منصور کاظمیان‌مهابادی، کمک‌خلبان شهید دوران در عملیات تاریخی رمضان، می‌گوید: شب ۲۹ تیرماه در حالت آماده‌باش بودم و صبح روز بعد، دوران مرا به پست فرماندهی فراخواند. با شنیدن این خبر، حس کردم مأموریتی مهم در راه است. پس از ورود به پست، مأموریت بغداد به ما ـ شامل شهید دوران، اسکندری، باقری، توانگریان، خسروشاهی و خودم ـ ابلاغ شد.

در جلسه اتاق جنگ، مسیر عملیات مشخص شد: حرکت از جنوب بغداد با هدف انهدام پالایشگاه و در صورت عدم موفقیت، حمله به نیروگاه و سپس بازگشت از مسیر شهر به ایران. پس از آن، با نزدیکان خداحافظی کردم؛ حسی درونی می‌گفت شاید بازنگردم.

آغاز عملیات رمضان؛ از دل آتش تا آسمان شجاعت

صبح ۳۰ تیرماه، همراه با شهید دوران عازم اتاق چتر نجات شدیم. با وجود نقص فنی، تنها با دو فروند هواپیما به سمت عراق پرواز کردیم. حرکات شناسایی دشمن و طول مسیر، احتمال کمبود سوخت را افزایش داده بود؛ به همین دلیل مسیر از نزدیکی کرمانشاه تنظیم شد تا در صورت نیاز، سوخت‌گیری انجام گیرد.

در نزدیکی جنوب‌شرقی بغداد، با دیوار آتش روبه‌رو شدیم. با استفاده از تجهیزات ضدرادار، توانستیم فضای نسبی برای عبور فراهم کنیم. در نهایت به پالایشگاه رسیدیم، اما با اصابت موشک، هواپیما به شدت آسیب دید و شعله‌ور شد.

سکوت میان شعله‌ها؛ لحظه‌های پایانی عباس دوران

ارتباط رادیویی قطع شده بود. دوران به من گفت اگر شرایط اضطراری شد، خودت خروج اضطراری کن؛ نمی‌خواهد اسیر دشمن شود و شهادت را ترجیح می‌دهد. در همین لحظه دستگاه‌ها از کار افتادند و هنگام اطلاع‌رسانی، ناگهان همه‌چیز در کابین سیاه شد.

پس از بی‌هوشی، توسط نیرو‌های عراقی اسیر شدم و از سرنوشت عباس پرس‌وجو کردم. در ابتدا باور نمی‌کردم، اما پس از گفت‌و‌گو با نظامیان عراقی فهمیدم او در لحظات آخر، جنگنده را با شجاعت کامل به هتل اجلاس سران غیرمتعهد‌ها کوبیده و مانع برگزاری آن شده است.

کاظمیان در ادامه ضمن اشاره به نقش نیروی هوایی در عملیات رمضان در تیرماه ۱۳۶۱ افزود: با شکست‌های پی‌درپی عراق در جبهه زمینی، صدام به شهر‌های بی‌دفاع مانند همدان حمله‌ور شد. پس از مشورت با امام خمینی (ره) مبنی بر عدم آسیب به غیرنظامیان، تصمیم بر ادامه عملیات نظامی گرفته شد. برگزاری اجلاس سران غیرمتعهد‌ها در بغداد نیز انگیزه‌ای بود برای انجام عملیاتی که تاثیر سیاسی مهمی در سطح بین‌الملل داشت.

یاد قهرمان؛ دل‌نوشته‌ای در وداعی دوباره

در دوران اسارت، گاهی زمزمه می‌کردیم: خوشا به حال دوران که طعم تلخ زندان را نچشید، اما پس از آزادی در دل ناراحت بودم که چرا چنین قهرمانانی باید از میان ما بروند؛ آنها می‌توانستند الگو باشند.

پروازمان با عشق آغاز شد و همین عشق، آتش و گلوله را بی‌اثر می‌کرد. عباس در تمام مأموریت‌ها ترس نداشت؛ ۶۰ عملیات جنگی را با شجاعت کامل انجام داد. در زمان خاک‌سپاری با پیکر شهید درد دل کردم؛ از او طلب بخشش کردم که در لحظه آخر نتوانستم همراهش باشم. عراقی‌ها پوتین عباس را نیز با پیکرش دفن کرده بودند. تنها بخشی از مو، دو استخوان پا و قطعه‌ای از جمجمه‌اش باقی مانده بود که به وطن بازگشت.

زندگی‌نامه و رشادت‌های شهید عباس دوران

عباس دوران در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۲۹ در محله سردزک شهر شیراز به دنیا آمد. او دومین فرزند از میان هشت فرزند خانواده‌ای بود که شامل هفت پسر و یک دختر می‌شد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدرا گذراند و دوران دبیرستان را در مدرسه سلطانی ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۴۸ موفق به دریافت دیپلم طبیعی شد.

ورود به نیروی هوایی و آموزش در آمریکا

همان سال در مرکز فرماندهی آموزش هوایی شیراز استخدام شد. یک سال بعد، به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز، در سال ۱۳۵۱ برای تکمیل آموزش خود به آمریکا اعزام شد. او ابتدا دوره زبان انگلیسی را در پایگاه لکلند گذراند و سپس در پایگاه کلمبوس ایالت می‌سی‌سی‌پی آموزش پرواز با هواپیما‌های بونانزا، تی. سی-۴۱ و تی. سی-۳۷ را با موفقیت پشت سر گذاشت. مصدومیت موقت پای او مانع از ادامه برنامه پروازی نشد و در نهایت، موفق به دریافت گواهی‌نامه خلبانی شد.

بازگشت به وطن و حضور در پایگاه‌های هوایی

در سال ۱۳۵۲ به ایران بازگشت و به‌عنوان خلبان هواپیمای اف-۴ و با درجه ستوان دومی در پایگاه شکاری تهران مشغول شد. بعد‌ها به پایگاه شهید نوژه همدان منتقل شد. در سال ۱۳۵۸، با آغاز تحرکات رژیم بعثی عراق، عباس دوران که مدتی دور از خدمت بود، با اصرار شخصی و تعهدی که نسبت به ملت احساس می‌کرد، به خدمت بازگشت و گفت: با پول این ملت به خارج رفته‌ام؛ آمده‌ام تا در صورت نیاز از این کشور در برابر بیگانگان دفاع کنم.

نقش در آغاز جنگ و عملیات مروارید

با آغاز جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، دوران یکی از نخستین خلبانانی بود که در عملیات‌های هوایی حضور فعال داشت. در عملیات بزرگ مروارید در هفتم آذر همان سال، او نقش کلیدی ایفا کرد و طی یک حمله جسورانه و بدون هماهنگی قبلی، پنج ناوچه دشمن را منهدم ساخت. روایت‌های او از این عملیات شجاعانه نشان از حس مسئولیت، ابتکار عمل و شجاعت مثال‌زدنی‌اش دارد.

پرواز آخر و شهادت جاودانه

در تیرماه ۱۳۶۱ رژیم بعث عراق قصد داشت اجلاس سران جنبش غیرمتعهد‌ها را در بغداد برگزار کند. صدام حسین ادعا کرده بود هیچ خلبان ایرانی قادر به نزدیک شدن به آسمان بغداد نیست، اما عباس دوران با قبول مأموریتی پر خطر، پالایشگاه، نیروگاه و هتل محل اجلاس را هدف قرار داد. پس از آن که کابین عقب جنگنده از هواپیما خارج شد، دوران با وجود آسیب دیدگی شدید هواپیما، تصمیم گرفت از خروج اضطراری صرف‌نظر کند و هواپیمای خود را به هتل محل اجلاس کوبید تا امنیت بغداد را زیر سوال ببرد. او با این اقدام قهرمانانه، جان خود را فدای امنیت و اعتبار ایران کرد.

بازگشت قهرمان به آغوش وطن

پس از سال‌ها چشم‌انتظاری در تیرماه سال ۱۳۸۱ بقایای پیکر پاک این شهید والامقام به ایران بازگردانده شد. مراسم تشییع باشکوهی در میدان صبحگاه نیروی هوایی برگزار شد و پیکر او با هواپیمای سی-۱۳۰ به زادگاهش شیراز منتقل شد و در خاک وطن آرام گرفت.

انتهای پیام/۴۲۴/

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]