بازسازی صحنه سرقت مسلحانه طلافروشی در شهرک معلم کرمانشاه، امروز پرده از جزئیات تکاندهنده نقشهای برداشت که به قتل طلافروش جوان و دستگیری فوری دو متهم انجامید؛ متهم در برابر دوربینها اعتراف کرد که «برای بدهی سنگین دست به سرقت زدم اما اشتباه کردم».
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، هوای سرد صبحگاهی در شهرک معلم کرمانشاه هنوز پهن نشده بود که مأموران پلیس آگاهی، خبرنگاران و عوامل قضایی مقابل طلافروشی نیمهتعطیل صف بستند؛ همان مغازهای که پنجشنبه ۱۳ آذر، ظهرش به خون کشیده شد و صاحب جوانش، مجید مرادی، در مقابله با سارقان جان داد.
کرکره مغازه نیمهبالاست؛ مثل روز حادثه. مأموران محل ورود، مسیر فرار و نقاط درگیری را علامتگذاری کردهاند. جمعیت ساکنان محل هم با نگرانی و حیرت، از چند قدم عقبتر نظارهگر لحظهلحظه بازسازیاند.
مردمی که پشت نوارهای زردرنگ تجمع کرده بودند، برخی با چشمانی اشکآلود شاهد بازگویی لحظات تلخ حادثه بودند و برخی دیگر با فریادهای خشمگینانه خواستار اشد مجازات و اعدام دو متهم این پرونده شدند.
براساس اعلام پلیس، ساعت ۱۲:۵۵ دقیقه ظهر پنجشنبه، دو نفر با سلاح گرم وارد طلافروشی شدند و با تهدید قصد ربودن طلا و جواهرات را داشتند اما با مقاومت شدید صاحبمغازه روبهرو شدند؛ مقاومتی که باعث شد سارقان نتوانند چیزی سرقت کنند، اما درگیری به شلیک و جراحت شدید طلافروش انجامید.
طلافروش جوان همان روز، پس از انتقال به بیمارستان، با وجود تلاش پزشکان جان باخت. این صحنه تلخ، کمتر از ۴۵ دقیقه بعد با دستگیری هر دو متهم وارد مرحله قضایی شد.

اظهارات بازپرس پرونده در محل حادثه
امیرحیدر محمدی، بازپرس رسیدگیکننده به پرونده، در حاشیه بازسازی صحنه در جمع خبرنگاران میگوید: متهمان صبح امروز در محل حادثه حاضر شدند و صحنه جرم بازسازی شد. طبق اظهارات اولیه، حدود یک ماه پیش با طراحی قبلی این طلافروشی را برای سرقت انتخاب کرده بودند. برای این کار سلاح کمری غیرمجاز، مهمات و قطعات مؤثر تهیه کرده و چند روز محل را تحت پایش قرار داده بودند.
وی عنوان کرد: ظهر پنجشنبه و با توجه به خلوتی منطقه، وارد مغازه شدهاند اما با مقاومت مرحوم مجید مرادی روبهرو شدند و یکی از متهمان شلیک کرده که همین شلیک، منجر به قتل ایشان شد.
محمدی با اشاره به دستگیری سریع متهمان گفت: پلیس آگاهی کمتر از یک ساعت هر دو نفر را شناسایی و بازداشت کرد. متهمان در همان ساعات اولیه به بخشی از اقدامات خود اعتراف کردهاند.

اعلان رسمی عناوین اتهامی
وی درباره عناوین اتهامی افراد بازداشتشده گفت: متهم «م.ح» طبق مستندات اولیه از جمله تصاویر دوربینهای مداربسته و بازسازی صحنه، متهم به مباشرت در قتل عمد مرحوم مجید مرادی، مشارکت در شروع به سرقت تعزیری مسلحانه و مشارکت در حمل و نگهداری سلاح کمری و مهمات غیرمجاز است.
بازپرس پرونده افزود: متهم «ع.پ» نیز متهم به مشارکت در شروع به سرقت مسلحانه، سرقت مقرون به آزار و مشارکت در حمل و نگهداری سلاح، مهمات و قطعات غیرمجاز است.
محمدی تأکید میکند: برای هر دو نفر قرار بازداشت موقت صادر شده و تحقیقات تکمیلی ادامه دارد.

اعترافات متهم اصلی؛ روایت بیپرده از تصمیم تا شلیک
متهم اصلی، با دستبند و پابند و همراه مأمور، مقابل مغازه میایستد و با صدایی آرام اما لرزان روایت خود را بیان میکند؛ روایت مردی که شلیک او جان یک جوان را گرفت.
وی گفت: حدود یک ماه قبل به خاطر بدهی ۴ میلیارد تومانی، تصمیم گرفتم از طلافروشی سرقت کنم. طرح را خودم ریختم و چند بار به مغازه رفتم و محل را بررسی کردم. فکر میکردم بهخاطر موقعیت سر نبش، امکان فرار هست.
بازپرس درباره تهیه سلاح میگوید: اسلحه را روز دوشنبه گرفتم و ۳۵ میلیون تومان نقد پرداخت کردم. گفتم میخواهم صدای شلیک کم باشد و برایم تجهیزاتی گذاشتند. مهمات هم حدود ۱۰ تا ۱۲ فشنگ بود.
متهم ادامه میدهد: اول تصمیم داشتم تنها این کار را انجام بدهم اما بعد موضوع را به آشنایی گفتم. او چند بار گفت نکن، اما بعداً گفت خودش هم میآید. چهارشنبه برگشت و قرار شد پنجشنبه ظهر با هم اقدام کنیم.
وی با اشاره به لحظه ورود میگوید: یکبار دیگر هم برای سرقت آمده بودیم اما نگهبان بود و منصرف شدیم. روز پنجشنبه ظهر که آمدیم نگهبان نبود. پلاک خودرو را هم عوض کرده بودیم. وقتی وارد شدیم کرکره پایین بود. همراهم داخل رفت و من پشت سرش رفتم. درگیری بین او و صاحبمغازه شروع شد.
صدایش کمی میگیرد وقتی به لحظه شلیک میرسد: چند بار صدا زدم که بیاید بیرون اما نیامد. درگیری شدید شد و من یک تیر شلیک کردم. از قبل مقتول را نمیشناختم و هیچ ارتباطی با مغازه نداشتم. فقط از دور دیده بودمش. سابقه کیفری هم ندارم. به خاطر بدهی مالی دست به این کار زدم و اشتباه بزرگی کردم.
پایان صحنه بازسازی؛ آغاز فصل قضایی پرونده
با پایان بازسازی و ثبت کامل صحنه توسط پلیس آگاهی، بازپرس پرونده اعلام کرد که رسیدگی با جدیت ادامه دارد و در سریعترین زمان ممکن تصمیم قضایی اتخاذ خواهد شد.
بعد از رفتن متهمان مردم محله آرامآرام متفرق میشوند؛ اما غم سنگینی که بر شهرک معلم افتاده، همچنان در نگاهها پیداست. مغازهای که امروز محل بازسازی بود، دیروز محل مقاومت صاحب جوانش بود که به نظر میرسید از جوانان محبوب محله بوده است؛ مقاومتی که زندگیاش را گرفت، اما اجازه نداد حتی یک گرم طلا از مغازهاش ربوده شود.







انتهای پیام/
- نویسنده: تسنیم tasnimnews
















































































































