نشست پیامدهای قیمتگذاری دستوری صبح امروز در مجمع کارآفرینان ایران برگزار شد. محمد طبیبان و علی سرزعیم، در این نشست به بررسی پیامدهای قیمتگذاری دستوری در صنعت پرداختند.
به گزارش اقتصادآنلاین، برنامه پیامدهای قیمتگذاری دستوری، با حضور محمد طبیبان و علی سرزعیم، اقتصاددان، در محل مجمع کارآفرینان ایران برگزار شد.
علی سرزعیم، اقتصاددان در ابتدای این نشست گفت: ما باید نظام تصمیمگیر را ترغیب کنیم تا بالاخره سیاست جدیدی در پیش بگیرد و راهی که بارها و بارها رفتیم و به جواب نرسیدیم را رها کنیم و به سمت راهی برویم که به جواب میرسد.
او ادامه داد: خطر سرکوب قیمتها در این روزهای تورمی افزایش یافته و از همین رو اهمیت این موضوع در این مدت دو چندان میشود.
قیمت دستوری، بلای تولید
محمد طبیبان، در ادامه صحبتهای سرزعیم، اظهار کرد: سابقه قیمتگذاری دستوری به زمانی برمیگردد که از خرد استفاده نکردیم. در کتب قدیمی در خصوص تعیین قیمت از سوی حکومتها مطالب زیادی داریم که نتیجه آنان نیز چیزی جز شکست نبوده است. برای مثال، وقتی نان کمیاب شد، نانوا در تنور انداختند. وقتی ما یاد نگرفتیم از خرد در تصمیمگیری جمعی استفاده کنیم، سند عقب ماندگی خود را امضا کردهایم. اما خرد چیست؟
او افزود: ما به عنوان ملت در مساله خرد جمعی مشکل داریم. خرد جمعی چیزی است که ما را موظف میکند تا در مجموع تصممیات خوب بگیریم. ان هم به نحوی که امورمان اداره شود. قیمتگذاری دستوری از قدیم آفت بزرگی در اقتصاد ما بوده است و از زمانی که دست دولتها به درآمد نفت و تکنولوژی مدرن باز شد، اثرش بدتر شد و دولتها با سرعت بیشتری تخریب خود را انجام دادند.
این اقتصاددان اظهار کرد: کنترل قیمت بلایی عظیم در تولید است. قیمت جز قیمتی که در بازار آزاد در میآید، معنا ندارد. حتی اگر بزرگترین دانشمندان جهان برای شما قیمت تعیین کنند، قیمت بیمعناست. بازار است که باید برای شما قیمت را تعیین کند. اگر در بازار رقابتی قیمت مشخص شد و بیزنس من توانست ادامه دهد، که هیچ. اگر نه باید جمع کند برود.
طبیبان افزود: نتیجه قیمتگذاری چیزی جز سوخت منابع نیست. یعنی شما به جای رسیدن به کار خود باید در کوچهها بگردید. قصاب به جای کار کردن باید قاچاق کند. شهرداری هم به جای نظارت بر کیفیت، به قیمتها میپردازد. قیمتگذاری دستوری نه تنها آثار اقتصادی دارد که دارای آثار اجتماعی و سیاسی نیز است.
اگر دولت عرضه ندارد، کنار بکشد
او ادامه داد: اقتصاد یکی از شعب خرد است. ما میتوانیم به سادگی از طریق همین ابزار نظری نشان دهیم چه اثراتی و چه اقداماتی خواهد افتاد. براساس علم اقتصاد، در صورتی که سلیقه عوض نشود، با افزایش قیمت تقاضا کاهش خواهد داشت و انگیزه برای تولیدکننده جهت تولید افزایش خواهد یافت. فهم این مساله یک جادو و معجزه است. براساس نمودار عرضه و تقاضا، یک نقطهای وجود دارد که تصمیم تولیدکننده و مصرفکننده بدون هیچ دستوری و خود به خود و در مراوده داوطبانه بازار، هماهنگ خواهد شد.
محمد طبیبان تاکید کرد: مساله فقر و توزیع درآمد و محرومیت قشری از جامعه، بسیار جدی است و اقتصاددانان به شدت در خصوص آن صحبت میکنند. اما رفع آن با مکانیزم رفاهی است. اگر دولت عرضه حل مشکل را ندارد، به قیمتها دست نزند و انگشت در کار مکانیزم داوطلبانه عرضه و تقاضا نکند. شما با قیمتگذاری همه را در صف به حقارت میکشانید.
او گفت: فرض کنید دولت میگوید من با قیمت بازار کاری ندارم و طرفدار مستضعفان هستم و قیمتی را خودش مشخص میکند؛ چه اتفاقی میافتد؟ مشخص است. در قیمت پایینتر از قیمت تعادلی، مقدار عرضه کاهش و میزان تقاضا افزایش خواهد یافت. در این بازار تقاضای اضافی خواهیم داشت و در نهایت کمبود در بازار را شاهد خواهیم بود.
حتی میتوان بنز را با قیمتگذاری به بحران کشاند
طبیبان گفت: حتی میتوان بنز را بحران کرد؛ فرض کنید دولت بگوید بنز ۵ میلیاردی را ۵۰۰میلیون با شرایطی خاص میفروشیم. تعداد زیادی تقاضا را قطعا شاهد خواهیم بود. وقتی افراد ببینند، خبری از بنز نشد، مردم تظاهرات میکنند؛ این اتفاق واقعا افتاد. تقاضای اضافی را به سادگی میتوان ایجاد کرد. توجه داشته باشید حتی اگر دولت قیمت را پایین نگه دارد، قیمت باز هم از سطح تعادلی افزایش مییابد. چون قیمت براساس منابع مشخص میشود. نتیجه این امر چیزی جز بازار سیاه نخواهد بود.
این اقتصاددان افزود: قیمت پایین بر رفتار تولیدکننده هم تاثیر دارد، برای مثال از کیفیت، میزان و… خواهند زد و این امر به نفع مصرفکننده نیست. وقتی در اقتصاد یک بازار را خراب میکنید، بدانید باقی بازارها هم خراب خواهد شد.
آیا قیمتگذاری همیشه منتفی است؟
او گفت: در تاریخ گاهی قیمتگذاری انجام شده است. برای مثال در جنگ جهانی در انگلیستان، غذا، سوخت و لباس، قیمتگذاری شد که شاهد تورم نباشیم. اما وقتی در جنگ قیمت را کنترل میکنی، بعد از جنگ قیمت ناگهان جهش خواهد داشت. در جنگ جهانی دوم باز هم انگلیس قیمتگذاری کرد. آمریکا نیز در جنگ اول، قیمتگذاری کرد و آسیب بسیار زیادی دید و بعد جنگ دوران بسیار وحشتناکی برای آمریکا بود. در جنگ دوم، سازمانی برای قیمتگذاری محصولات غذایی و سوخت ایجاد کردند و باز هم بحران اقتصادی در این کشور را شاهد بودیم.
طبیبان گفت: نکته این است که گاهی دولتها قیمتگذاری میکنند که کوتاه مدت اثر مثبت است؛ اما در بلندمدت، بر معاش مردم تاثیر میگذارد. ما باید این مسائل را بدانیم. یک حادثهای در قیمتگذاری روی زندگی ما اثر زیادی داشت و هنوز هم دارد: قیمتگذاری نیکسون در دهه۷۰؛ در آن زمان به دلیل جنگ ویتنام، اقتصاد ما آسیب زیادی دید و بعد ان سیاست کنزی دیگر کار نمیکرد. هم تورم داشتیم؛ هم رکود.
نیکسون و کنترل قیمت
او افزود: نیکسون دستور کنترل قیمت و دستمزدها را داد. فکر میکردند افزایش دستمزد است که تورم ایجاد میکند و تصورشان بر آن بود. ۹ماه اگر این سیاست را اعمال کنیم، تورم کاهش خواهد یافت. اما این اتفاق نیافتاد؛ سیاست دو سال و ۸ماه ادامه یافت و پس از آن صدای مردم درآمد.
طبیبان گفت: سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان یکی از بدترین تشکیلات کشور است که نه کمکی به تولید میکند و نه مصرف. ما بارها تلاش کردیم و جلسه گذاشتیم و هشدار دادیم این سازمان نفعی نمیرساند.
بازار سیاه، ناجی اقتصاد کشور
او افزود: بازار سیاه اقتصاد کشور ما را نجات داد. البته دولتها هم ناکارآمد بودند در حذف آن؛ اگر دولت بازار سیاه را حذف کند، اقتصاد کشور پودر خواهد شد. اگر قیمت را درست کنیم تولیدکننده هم تصمیم بهینه میگیرد و هم در صورتی که به قیمت بهینه تن ندهد، به ضرر خودش است.
- نویسنده: اقتصاد آنلاین