پیش از آنکه زوم و تیمز بر صدر بنشینند، پیش از آنکه واژهی «ویدیوکال» در زبان روزمره جا بیفتد، اسکایپ بود.
آبیِ آرامشبخشی که صدای دوستان دور را به خانه میآورد، آیکونی کوچک که روی دسکتاپ میدرخشید و زنگی خاص که نوید گفتوگو میداد، بیهزینه و بیمرز. اسکایپ، بهمعنای واقعی، انقلاب کرده بود. صدایی در دنیای نوپا و پرهزینهی اینترنت که میگفت: «تو میتوانی با جهان حرف بزنی، حتی اگر یک ریال هم نداشته باشی.»
در روزگاری که تماس بینالمللی همچون رؤیایی دور بود، اسکایپ شبیه جادو بود؛ کافی بود به اینترنت متصل باشی، تا جهان را روی مانیتورت ببینی. برای بسیاری از ما، اسکایپ اولین تجربهی گفتوگوی تصویری واقعی بود، اولین لبخند مادر از هزار کیلومتر دورتر، اولین قرار مجازی، اولین کلاس آنلاین.
چه شد؟
اسکایپ به قله رسید. میلیونها کاربر، صدها میلیون تماس، حتی واژهای مخصوص خودش را در زبان ساخت: «اسکایپ کن!». اما در دل همین شکوه، فرسایش آغاز شد. با خرید ۸.۵ میلیارد دلاری توسط مایکروسافت، اسکایپ وارد بازی بزرگترها شد؛ جایی که نوآوری کمتر از سوددهی اهمیت دارد. بهجای پالایش و ارتقاء، قابلیتهای غیرضروری افزوده شد، طراحیها سردرگم شدند و اسکایپ، پلتفرمی شد با هویت گمشده.
در ۲۰۱۶، مایکروسافت «تیمز» را رو کرد؛ سرویسی برای بازار تجاری که با حمایت کامل شرکت مادر، تمام منابع را به خود کشید. همان زمان، اسکایپ به حاشیه رانده شد. همهگیری کرونا، گرچه فرصتی بود برای احیا، اما در رقابت با زوم، دیگر اسکایپ آن انعطافپذیری و چابکی سابق را نداشت. کاربرانش رفتند، توسعهدهندگانش کم شدند، و بهتدریج، فقط یک خاطره باقی ماند.
چرا خاموش شد؟
پایان اسکایپ، مرگ ناگهانی نبود؛ خاموشی تدریجی بود. معماری قدیمی peer-to-peer که زمانی برگ برندهاش بود، در دنیای موبایلمحور امروز به مانعی بدل شد. مایکروسافت هم ترجیح داد انرژیاش را روی پلتفرمهای پولسازتر متمرکز کند. آنچه باقی ماند، روحی سرگردان بود میان خاطرات کاربران وفادار و رقابتی که دیگر برایش خیلی سخت و خیلی جدید شده بود.
اما اسکایپ فقط یک اپلیکیشن نبود. اسکایپ یک لحظهی تاریخی بود؛ لحظهای که اینترنت معنای تازهای یافت، که فاصله معنا نداشت و صدا، از مرزها گذشت. اسکایپ، گرچه خاموش شد، اما در حافظهی نسلی جاودانه ماند که برای اولین بار، از پشت یک وبکم کوچک، جهان را نزدیکتر دید.
قصهی اسکایپ، یادآور این حقیقت است که در دنیای فناوری، نوآوری بهتنهایی کافی نیست؛ استمرار، سازگاری با زمان و گوشدادن به نیاز کاربران همانقدر حیاتیاند. اسکایپ نشان داد حتی درخشانترین ایدهها هم اگر بهموقع پوست نیندازند و خود را با تغییرات بازار و رفتار کاربران هماهنگ نکنند، به خاطرهای نوستالژیک تبدیل میشوند.
درس دیگر اسکایپ، هشدار دربارهی بلعیده شدن نوآوریها توسط شرکتهای بزرگ است؛ جایی که سود، اغلب بر اصالت و چشمانداز اولیه غلبه میکند. و در نهایت، اسکایپ یادمان میدهد که بعضی فناوریها، فارغ از پایانشان، ردپایی انسانی و احساسی در زندگی ما باقی میگذارند، چیزی که نه خاموش میشود، نه فراموش.
*روزنامهنگار
۲۲۷۲۲۷
- نویسنده: خبرآنلاین