وقتی بزرگترین سد خاکی ایران با ظرفیت تأمین برق و آب منطقهای، به دلیل خشکسالی و کاهش ذخیره مجبور به توقف تولید برق میشود، نشاندهنده ناکارآمدی مدل فعلی مدیریت منابع است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خوزستان، کاهش بیسابقه حجم ذخایر آب در پشت سد کرخه، یکی از مهمترین سدهای راهبردی کشور، سبب شد واحدهای نیروگاه برقآبی این سد بهطور کامل از مدار تولید خارج شوند. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این وضعیت، نهتنها زندگی مردم و کشاورزان پاییندست را تحت فشار قرار میدهد، بلکه خطر قطعی برق در شبکه سراسری را نیز افزایش میدهد و تبعات اقتصادی و محیطزیستی گستردهای به همراه خواهد داشت.

سد کرخه، یکی از بزرگترین و مهمترین سدهای کشور، سالهاست نقشی حیاتی در تأمین آب، تنظیم جریان رودخانه، کنترل سیلابها و تولید برقآبی در جنوب غرب ایران ایفا میکند. اما امروز این سد با بحرانی مواجه شده که بسیاری از کارشناسان آن را «وخیمترین وضعیت ۳۰ سال اخیر» توصیف میکنند. خوزستان، استانی که همیشه با رودخانهها و منابع آب فراوان شناخته میشد، اکنون زیر سایه خشکسالی ممتد، کاهش شدید بارشها و افت بیسابقه توان اکوسیستمهای آبی نفس میکشد؛ و سد کرخه، بهعنوان یکی از نمادهای مدیریت آب کشور، یکی از نخستین قربانیان این بحران است.
افت شدید ذخایر آب

بر اساس اعلام مسئولان، ذخایر آب مخزن سد کرخه به حدود یک میلیارد مترمکعب رسیده؛ رقمی که به گفته مدیران سد، بسیار پایینتر از میزان لازم برای تولید پایدار برق است. تراز ۱۸۰ متری فعلی مخزن، نسبت به حد استاندارد بهرهبرداری، حدود چهل متر کاهش نشان میدهد؛ کاهشی که عملاً امکان چرخش توربینهای نیروگاه و تولید برق را از بین برده است.
برای سد کرخه که در زمان احداث با هدف تنظیم آب کشاورزی، تأمین آب شرب شهرهای پاییندست و تولید برق طراحی شد، این حجم کمِ ذخیره آب، به معنای توقف کامل نیروگاه و اعمال محدودیتهای سنگین در رهاسازی آب است.
چرا نیروگاه از مدار خارج شد؟

در نگاه نخست، خروج نیروگاه از مدار نتیجه سادهای از کاهش ذخایر آب است؛ اما کارشناسان معتقدند ماجرا بسیار پیچیدهتر از آن است. «تعارض بین تولید برق و تأمین آب شرب و کشاورزی» در شرایط خشکسالی شدید، تصمیمگیری را دشوار کرده است. امیر محمودی، مدیرعامل سد و نیروگاه کرخه، در گفتوگویی با رسانهها اعلام کرده که کاهش شدید ورودی آب، ما را مجبور کرد واحدهای نیروگاه را از مدار خارج کنیم تا اولویت اصلی یعنی تأمین نیازهای حیاتی مردم، کشاورزی و صنعت منطقه حفظ شود.
به گفته وی، رهاسازی محدود از طریق دریچههای پایینی سد تنها برای جلوگیری از آسیبهای جدی به مردم و حفظ بقای کشاورزی در پاییندست انجام میشود. او هشدار داده است که در صورت تداوم خشکسالی، سایر سدهای مهم کشور نیز ممکن است با بحرانهای مشابه مواجه شوند.
پیامدهای توقف تولید برق

خروج نیروگاه کرخه از مدار تولید، فقط یک مسئله محلی نیست؛ بلکه به دلیل نقش مهم این سد در شبکه برقآبی کشور، پیامدهای آن در سطح ملی نیز احساس خواهد شد. حدود ۱۰ درصد از برق تولیدی خوزستان از نیروگاههای برقآبی سدهای بزرگ تأمین میشود و کاهش توان آنها، فشار بیشتری بر نیروگاههای حرارتی خواهد آورد؛ نیروگاههایی که خود برای تولید برق نیاز به آب دارند و در تابستان با محدودیتهای متعدد مواجه میشوند.
از سوی دیگر، کاهش رهاسازی آب، نخستین اثر خود را بر کشاورزی پاییندست نشان میدهد. خوزستان با هزاران هکتار اراضی کشاورزی و صنایع وابسته به آب، در صورت ادامه خشکسالی با کاهش قابل توجه سطح کشت، افت تولید محصولات استراتژیک و تهدید امنیت غذایی کشور روبهرو خواهد شد. کشاورزان منطقه که طی سالهای اخیر همواره با تنش آبی دستوپنجه نرم کردهاند، اکنون بیش از هر زمان دیگری از آینده معیشت خود نگران هستند.
سایه سنگین سوءمدیریت بر سر بحران کرخه

بسیاری از کارشناسان حوزه آب معتقدند که بحران امروز کرخه، فقط نتیجه خشکسالی نیست؛ بلکه پیامد سالها مدیریت نادرست منابع آب، برداشت بیرویه از رودخانهها و وابستگی شدید سیاستهای انرژی به سدسازی است.
در سالهای گذشته، تمرکز بر احداث سدهای متعدد و توسعه نیروگاههای برقآبی بدون توجه به ظرفیت اکولوژیک حوضهها، باعث شد بسیاری از رودخانههای کشور بهطور دائم با کمبود جریان روبهرو شوند. سد کرخه اکنون مثال روشن این رویکرد است؛ سدی که روزگاری یکی از پروژههای افتخارآمیز مدیریت آب محسوب میشد، اما امروز در برابر خشکسالیهای بلندمدت عملاً بیدفاع است.
بدون اصلاح سیاستها، بحران تکرار میشود

کارشناسان حوزه آب معتقدند که تجربه تلخ کرخه، زنگ هشدار جدی برای اصلاح سیاستهای مدیریت منابع آب و انرژی کشور است. آنها بر این باورند که سدسازی بدون توجه به جریان زیستمحیطی، دیگر کارآمد نیست و نیروگاههای برقآبی در دورههای خشکسالی نمیتوانند نقش پایدار در تأمین انرژی داشته باشند، اما باید منابع انرژی کشور متنوعتر شود و وابستگی به برقآبی کاهش یابد.
کشاورزی سنتی و پرمصرف باید جای خود را به الگوهای نوین و کمآببر بدهد و شبکههای آب و برق باید بر پایه مدیریت ریسک و سازگاری با خشکسالی طراحی شوند؛ به بیان دیگر، کشور باید از «مدیریت بحرانی» فاصله گرفته و به سمت «مدیریت پیشگیرانه» حرکت کند.
در همین راستا، امیر محمودی، مدیرعامل سد و نیروگاه کرخه، اعلام کرد: حجم ذخیره آب پشت سد اکنون حدود یک میلیارد متر مکعب است و تراز مخزن به ۱۸۰ متر رسیده که تقریباً ۴۰ متر پایینتر از حد طبیعی بهرهبرداری برای تولید برق است.
به گفته وی کاهش شدید ورودی آب باعث شد واحدهای نیروگاه از مدار تولید خارج شوند و دریچههای پایینی سد باز شوند تا آب ذخیرهشده برای تأمین نیازهای حیاتی مردم و کشاورزان منطقه رهاسازی شود.
محمودی تأکید کرد: در شرایط کنونی، تأمین نیازهای ضروری مردم و بخش کشاورزی و صنعتی منطقه در اولویت قرار دارد و تولید برق به دلیل محدودیت منابع آب در درجه دوم اهمیت است.
وی همچنین هشدار داد: اگر خشکسالی ادامه یابد، سایر سدها نیز ممکن است با مشکلات مشابه مواجه شوند و بر ضرورت بازنگری در سیاستهای مدیریت منابع آب و انرژی تأکید کرد.
آیا مسئولان از درس کرخه استفاده خواهند کرد؟

پرسش اساسی اینجاست: اکنون که یکی از بزرگترین سدهای ایران به دلیل کمبود آب از تولید برق بازمانده، آیا زمان آن نرسیده که مسئولان نگاه خود را نسبت به مدیریت آب و انرژی تغییر دهند؟
تجربه سد کرخه نشان میدهد که ادامه مسیر فعلی، آیندهای پرخطر برای مردم، کشاورزی و صنعت رقم خواهد زد. تنها با اصلاح سیاستهای مصرف آب، متنوعسازی انرژی، احیای رودخانهها و مدیریت علمی منابع، میتوان امیدوار بود که بحرانهای مشابه در آینده تکرار نشود.
تجربه سد کرخه اکنون زنگ هشداری برای مدیریت منابع آب و انرژی کشور محسوب میشود. وقتی بزرگترین سد خاکی ایران با ظرفیت تأمین برق و آب منطقهای، به دلیل خشکسالی و کاهش ذخیره مجبور به توقف تولید برق میشود، نشاندهنده ناکارآمدی مدل فعلی مدیریت منابع است. در چنین شرایطی تنها راهکار کوتاه مدت برای تامین نیازهای ضروری مردم و کشاورزان، رهاسازی محدود آب است که ممکن است کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش فشار بر زندگی مردم را به دنبال داشته باشد.
با توجه به این شرایط کارشناسان معتقدند سیاستهای گذشته که بر سدسازی و تولید برقآبی تمرکز داشتند، در مواجهه با خشکسالیهای بلندمدت کافی نبودند و اکنون پیامدهای این رویکرد را میتوان در تجربه سد کرخه مشاهده کرد. بدون بازنگری در مدیریت منابع آب و انرژی، احتمال تکرار بحرانهای مشابه در سایر سدهای کشور بسیار بالاست و زندگی مردم، کشاورزان و صنایع منطقه همچنان در معرض فشار خواهد بود.
به همین علت کارشناسان تأکید میکنند که ترکیبی از صرفهجویی در مصرف آب، تنوع منابع انرژی و مدیریت واقعبینانه منابع آب میتواند هم از بروز بحرانهای مشابه جلوگیری کند و هم نقش حیاتی سدها در تأمین انرژی و آب پایدار برای مردم حفظ شود. با این حال آیا مسئولان آماده اند تا از تجربه سد کرخه درس بگیرند و مدیریت منابع را به شکلی اصلاح کنن که آب و انرژی در حال و آینده کافی باشد و منابع هدر نرود؟

خبرنگار: زهرا سلیمی
انتهای پیام/
- نویسنده: تسنیم tasnimnews




























































































