ترامپ احتمالا به دنبال فرصتهای اقتصادی باشد که محبوبیت او را در داخل افزایش دهد و این امر او را به بازنگری در سیاست خود در قبال پکن برای دستاوردهای تجاری جدید وادار میکند
بازار؛ گروه بینالملل: با نزدیک شدن به بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید برای دومین بار، گمانه زنیها در مورد شکل روابط بین واشنگتن و پکن به عنوان دو قدرت بزرگ در سیستم جهانی، افزایش یافته است. این امر بیشتر به دلیل اظهارات متقابل دو طرف برای همکاری و هشدار نسبت به تشدید تنش، مطرح میشود. چین از طریق وانگ یی، وزیر امور خارجه خود، آمادگی خود را برای همکاری با دولت بعدی آمریکا برای دستیابی به دستاوردهای مشترک اعلام، اما در عین حال تاکید کرد که هرگونه مداخله در امور داخلی این کشور، به ویژه در موضوع تایوان، با واکنش جدی مواجه خواهد شد.
هرچند در برخی از موارد امکان دستیابی به تفاهمات جدید بین دو طرف وجود دارد، اما اختلافات عمیق بین آنها در زمینه مسائل اقتصادی و ژئوپلیتیکی همچنان مانعی برای دستیابی به یک نزدیکی همهجانبه است. البته چین آمادگی خود را برای همکاری با ایالات متحده اعلام کرده بود. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، تایید کرد که همکاری دوجانبه میتواند نتایج بزرگی به همراه داشته باشد.
تنشها در اواخر دولت بایدن
در ماههای اخیر، آمریکاییها از دیدار با مقامات چینی برای طرح موضوعات مختلف استفاده کرده است. این بار، جانت یلن، وزیر خزانهداری، یک بار دیگر «سیاستهای غیربازاری» چین و ظرفیت صنعتی مازاد آن را مطرح کرد که به باور او به شرکتهای آمریکایی آسیب وارد میکند. همچنین، ایالات متحده پکن را متهم به حملات سایبری به این کشور میکند. برای نمونه و در پایان ماه دسامبر، سیستم کامپیوتری وزارت خزانهداری آمریکا مورد حمله قرار گرفت و هکرها به رایانههای کاری و اسناد غیر طبقهبندی شده دسترسی پیدا کردند. آمریکا چین را مسئول این حمله دانست. البته چین هرگونه ارتباط با هکرها را رد و این اتهامات را بیاساس خواند.
طی چند سال گذشته، چین میلیاردها دلار در انرژی پاک سرمایهگذاری کرده و از اکثر کشورهای جهان در انتقال انرژی پیشی گرفته است. این وضعیت ایالات متحده را به شدت نگران میکند و اکنون به دنبال راههایی برای کاهش سرعت رقیب خود است.
در ماه مارس، جانت یلن اظهار داشت که چین اقتصاد جهانی را به عنوان «محل تخلیه» محصولات ارزان قیمت تبدیل کرده است. چین خودروهای الکتریکی، پنلهای خورشیدی و باتریهای لیتیوم یونی مازاد دارد که به دنبال فروش آنها با قیمتهای پایینتر است. به گفته وزارت خزانه داری ایالات متحده، این امر رقابتپذیری تولید انرژی پاک در ایالات متحده و سایر کشورها را تضعیف میکند. به عبارت سادهتر، کالاهای ارزانتر چینی، محصولات گران قیمت آمریکایی را تحت الشعاع قرار خواهند داد.
طی چند سال گذشته، چین میلیاردها دلار در انرژی پاک سرمایهگذاری کرده و از اکثر کشورهای جهان در انتقال انرژی پیشی گرفته است. این وضعیت ایالات متحده را به شدت نگران میکند و اکنون به دنبال راههایی برای کاهش سرعت رقیب خود است. در اوایل سال گذشته، جو بایدن تحقیقاتی را در مورد خودروهای هوشمند وارداتی چینی آغاز و دلیل آن را تهدیدی برای امنیت ملی عنوان کرد. از همین روی، برخی از اتحادیهها از دولت بایدن درخواست کردند تا واردات خودروها و قطعات ارزان قیمت چینی از مکزیک را مسدود کند. خودروسازان آمریکایی هراس دارند که این واردات در نهایت منجر به فروپاشی بخش خودروسازی این کشور شود.
در ماه آوریل، وزیر خزانهداری ایالات متحده در یک سفر چهار روزه به چین سعی کرد تا این مسائل را رودر رو حل کند. واشنگتن از پکن میخواهد که سیاستهای صنعتی خود را تغییر دهد، زیرا معتقد بوده که تهدید جدی برای مشاغل آمریکایی است. یلن این نگرانیها را به مقامات چینی منتقل کرد. در چین، دولت به توسعه صنعتی یارانه پرداخت میکند که ایالات متحده و اروپا به طور قابل توجهی از آن عقب هستند. هدف جدید ایالات متحده این است که پکن مجبور به کاهش تولید شود.البته ایالات متحده قبلاً با وضعیت مشابهی روبرو بوده است. در اوایل دهه ۲۰۱۰، چین تقاضای فولای جهان را با محصولات ارزان خود تامین کرد و در واقع، صنعت فولاد ایالات متحده و سایر کشورها را به زانو درآورد. یلن گفته است: من و بایدن دیگر چنین واقعیتی را تحمل نخواهیم کرد.
ظاهراً طرفین در ماههای پس از این دیدار نتوانستهاند به توافق برسند که در آخرین اظهارات تند یلن و همچنین، سخنگوی وزارت خارجه چین مائو نینگ مشهود است. مائو نینگ پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر اینکه گروه ۷ و اتحادیه اروپا قصد دارند محدودیتهایی را علیه چین اعمال کنند، اتحادیه اروپا را به استانداردهای دوگانه متهم کرد. در مجموع، تنش چین و ایالات متحده در اواخر دولت بایدن به اوج خود رسید که احتمالا در دوره ترامپ نیز تشدید خواهد شد.
تایوان در مرکز اختلافات
هدف پکن از طریق بیانیههای دیپلماتیک خود، ارسال پیامهای دوگانه است. از یک سو تمایل خود را برای همکاری با دولت جدید آمریکا اعلام میکند و از سوی دیگر نسبت به تشدید تنش در موضوعات حساسی مانند تایوان و حقوق بشر هشدار میدهد و تاکید دارد که با قاطعیت از منافع خود دفاع خواهد کرد.
در مقابل، اظهارات ترامپ ویژگیهای سیاست او در قبال چین را مشخص میکند، زیرا او متعهد شد که عوارض گمرکی کالاهای چینی را تا ۶۰ درصد افزایش دهد که این امر نگرانی پکن را برانگیخت. اما اظهارات اخیر او منعطفتر به نظر میرسید، زیرا او از رئیس جمهور چین برای شرکت در مراسم تحلیف خود دعوت و خاطرنشان کرد که مشکلات جهان با همکاری دو کشور قابل حل است. اما اعضای دولت ترامپ حاکی از یک سیاست سختگیرانه در قبال چین است، زیرا چهرههایی که به دلیل مواضع تندرو خود شناخته میشوند برای تصدی سمتهای دیپلماتیک و اقتصادی انتخاب شدهاند.
اختلافات بین دو کشور شامل موضوعاتی مانند دریای چین جنوبی است که ایالات متحده تحرکات چین را در آنجا تهدیدی برای آزادی کشتیرانی میداند و همچنین مسائل حقوق بشر به ویژه در مناطقی مانند سین کیانگ و هنگ کنگ در این امر تاثیرگذار است. اما موضوع تایوان کانون اختلافات بین پکن و واشنگتن است. چین باور دارد که حمایت واشنگتن از تایوان، چه از طریق فروش تسلیحات و چه از طریق بازدید مقامات آمریکایی، ناقض سیاست «چین واحد» بوده که براساس آن پکن تاکید میکند تایوان بخشی جداییناپذیر از خاک این کشور است.
اختلافات بین دو کشور شامل موضوعاتی مانند دریای چین جنوبی است که ایالات متحده تحرکات چین را در آنجا تهدیدی برای آزادی کشتیرانی میداند و همچنین مسائل حقوق بشر به ویژه در مناطقی مانند سین کیانگ و هنگ کنگ در این امر تاثیرگذار است.
روابط تجاری بین چین و ایالات متحده در دوره اول ترامپ شاهد تنشهای زیادی، به دلیل تعرفههای گمرکی بر کالاهای چینی همراه بود، زیرا چین به شدت به صادرات متکی است. در این زمینه، همانطور که اشاره شد حمایت دولت چین از شرکتهای محلی یکی از موارد اصلی اختلاف است، زیرا ایالات متحده باور دارد که این حمایت به محصولات چینی مزیت رقابتی ناعادلانه در بازارهای آمریکایی میدهد.
آیا ترامپ تجدید نظر خواهد کرد؟
به باور کارشناسان، در دوره ریاست جمهوری قبلی ترامپ، روابط واشنگتن و پکن شاهد تشدید به ویژه در زمینه تجارت بود. ترامپ جنگ تجاری را آغاز و طی آن تعرفه گمرکی بالایی بر واردات چین اعمال کرد که بر مبادلات تجاری بین دو کشور تأثیر منفی گذاشت. علاوه بر این، ترامپ چین را در چند موضوع ازجمله دستکاری ارز و سرقت مالکیت معنوی متهم و سیاستهای اقتصادی این کشور را تهدیدی برای اقتصاد آمریکا توصیف کرد. با این حال، دو طرف توانستند در ژانویه ۲۰۲۰ به یک توافق اولیه برسند که نشان میدهد با وجود تنشها، گفتوگو بین دو طرف امکانپذیر است.
مهمترین سوال این است که آیا این پویایی پس از بازگشت وی به قدرت تغییر خواهد کرد؟ برخی از شاخصها احتمالا منجر به درک وجود انگیزههای همکاری بین دو طرف شود. چین برای تقویت ثبات بازارهای داخلی و کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از رکود جهانی باید تنشها با ایالات متحده را کاهش دهد. از سوی دیگر، ترامپ احتمالا به دنبال فرصتهای اقتصادی باشد که محبوبیت او را در داخل افزایش دهد و این امر او را به بازنگری در سیاست خود در قبال پکن برای دستیابی به دستاوردهای تجاری جدید وادار میکند.
پرونده تایوان نشان دهنده یک نقطه بسیار حساس برای چین است، در حالی که ایالات متحده به حمایت از تایوان در چارچوب استراتژی خود برای محدود کردن نفوذ چین در منطقه اقیانوس آرام ادامه میدهد.
از نظر سیاست خارجی ترامپ بیشتر بر مسائل داخلی تمرکز کرده و مداخلات خارجی را در مقایسه با دولت کنونی کاهش میدهد، اما این بدان معنا نیست که ترامپ یک رویکرد نرم را اتخاذ خواهد کرد. سیاست در قبال چین او قبلاً تمایل خود را به استفاده از ابزارهای اقتصادی و فشار سیاسی برای دستیابی به اهداف خود نشان داده است. با وجود این امر، موانع بزرگی وجود دارد که همکاری بین دو طرف را به چالشی دشوار تبدیل میکند. اولین مورد، میراث سنگین تنشهای ایدئولوژیک بین دو طرف است. چین ایالات متحده را به عنوان یک رقیب جهانی میبیند که قصد دارد مانع از ظهور آن شود، در حالی که واشنگتن چین را یک تهدید استراتژیک برای نفوذ جهانی خود میداند.
مسائل ژئوپلیتیکی نیز مانع بزرگی برای نزدیکی دو کشور است. پرونده تایوان نشان دهنده یک نقطه بسیار حساس برای چین است، در حالی که ایالات متحده به حمایت از تایوان در چارچوب استراتژی خود برای محدود کردن نفوذ چین در منطقه اقیانوس آرام ادامه میدهد. از سوی دیگر، موضع چین در قبال جنگ روسیه و اوکراین و حقوق بشر در سین کیانگ و هنگ کنگ همچنان موضوعات حساسی هستند که احتمالا اختلافات بین دو طرف را عمیقتر کند. اظهارات قبلی ترامپ، مانند توصیف وی از همهگیری کرونا به عنوان «ویروس چینی»، روابط واشنگتن و پکن را شکنندهتر کرد، بهویژه که این اظهارات با تلاشهایی برای مسئول دانستن چین برای تأثیر این همهگیری بر اقتصاد جهانی مرتبط بود.
- نویسنده: تحلیل بازار