به گزارش بلومبرگ صندوق های پوشش ریسک همواره در حال انباشت طلا هستند و بسیاری از آنها با حجم های بسیار بالا بر روی طلای ۳۵۰۰ هزار دلاری در بازار آتی و آپشن شرط بندی کرده اند.
علیرضا مبصر؛ گروه بانک و بیمه: در روزهایی که بسیاری از بازارهای مالی در انتظار تصمیمات فدرال رزرو نشستهاند، بازار طلا بیسروصدا اما پرشتاب در حال اوجگیری است.
بر اساس گزارشی از خبرگزاری بلومبرگ، در هفتههای اخیر موج تازهای از سرمایهگذاران حرفهای بهویژه صندوقهای هجفاندها (پوشش های ریسک) در حال ورود به بازار مشتقه طلا هستند و بهطور فعال در موقعیتهای آتی و اختیار خرید (Option & Futures) سرمایهگذاری میکنند. این تحرکات، که در لایههای زیرین بازار در حال شکلگیری است، از دید ناظران اقتصادی بیاهمیت نیست.
در واقع، وقتی بازیگران بزرگ به طلا بازمیگردند، نه از روی احساسات، بلکه بر پایه محاسبه و انتظارات آینده است. همین ورود پولهای هوشمند میتواند سیگنالی مقدماتی از رشد بیشتر قیمت طلا باشد؛ رشدی که برخلاف گذشته، نه از جنس تورم، بلکه از جنس سیاستپولی و آینده دلار است.
ترامپ، پاول و سیگنالهایی فراتر از بازار ها
در هفتههای اخیر، دونالد ترامپ، بیپروا و بیوقفه، آتش حملات خود را متوجه جروم پاول، رئیس فدرال رزرو کرده است. او نهتنها از عملکرد پاول در مهار نرخ بهره انتقاد کرده، بلکه در چندین سخنرانی انتخاباتی، صراحتاً اعلام کرده است که «نرخ بهره باید کاهش یابد» و حتی تلویحاً از اخراج او سخن گفته است. این اظهارات، هرچند در قالب رقابتهای انتخاباتی مطرح میشوند، اما بازارها آنها را جدی گرفتهاند؛ نه بهعنوان جنجال سیاسی، بلکه بهعنوان سیگنال غیراقتصادی اما قدرتمند از سوی مردی که ممکن است دوباره وارد کاخ سفید شود.
واکنش بازار طلا به این سخنان، قابل تأمل است. رشد قیمت طلا در حالی رقم خورده که تورم در آمریکا نهتنها کنترلشدهتر از سالهای گذشته است، بلکه برخی از محرکهای سنتی آن نیز تضعیف شدهاند. در چنین فضایی، طلا بهجای آنکه خود را پشت نگرانی از گرانی پنهان کند، با کاهش انتظارات نسبت به نرخ بهره و ضعف احتمالی دلار تغذیه میشود و این همان نقطهای است که اثرات حرفهای ترامپ از سطح شعار عبور کرده و به واقعیتهای بازار وارد شده است.
انتقادات مکرر ترامپ از جروم پاول و اصرار بر کاهش نرخ بهره، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، به سیگنالی غیررسمی اما مؤثر برای بازار طلا تبدیل شده است؛ جایی که رشد قیمتها دیگر نه از ترس تورم، بلکه از انتظار تضعیف دلار تغذیه میشود
توافقهای تجاری و پایان یک روایت تورمی
یکی از رویدادهای مهم اما کمتر دیدهشده ماههای اخیر، توافقهای تجاری مکرر ایالات متحده با شرکای اقتصادیاش – بهویژه اتحادیه اروپا – در حوزه تعرفههاست. توافق اخیر که منجر به کاهش و تثبیت تعرفههای متقابل تا سطح ۱۵ درصد شده، عملاً آن سناریوی کلاسیک افزایش تورم از مسیر «گرانشدن واردات» را از دستور کار بازارها خارج کرده است. دیگر نمیتوان به طلا بهعنوان واکنشی به تعرفههای تنشزا نگاه کرد.
از این منظر، محرک اصلی رشد طلا در تابستان ۲۰۲۵ نه تورم ناشی از تجارت، بلکه سیاست پولی است. بازارها بهدرستی دریافتهاند که در صورت پیروزی دوباره ترامپ، فدرال رزرو یا مجبور به نرمش در نرخ بهره خواهد شد یا باید در برابر موج تازهای از فشارهای سیاسی مقاومت کند. در هر دو حالت، نتیجه یکی است: تضعیف دلار و تقویت طلا.
در این قیمت، طلا بخریم یا نه؟
عبور بهای طلا از مرز ۳۳۰۰ دلار به ازای هر اونس، اگرچه برای برخی نشانهای از تداوم روند صعودی است، اما برای بسیاری از سرمایهگذاران – بهویژه در ایران – این پرسش را بهمیان آورده که آیا طلا در این سطوح همچنان ارزش خرید دارد یا نه؟
از منظر تحلیلی، طلا در این سطوح بیش از آنکه یک «فرصت سودآور» تلقی شود، بهعنوان ابزار پوشش ریسک در برابر نوسانات اقتصادی و تلاطمات ارزی ایفای نقش میکند. بهعبارت دیگر، طلا در این مرحله نه برای سود گرفتن، بلکه برای محافظت از ارزش داراییها جذاب است؛ شبیه یک بیمهنامه مالی که در شرایط بیثباتی بهکار میآید.
برای سرمایهگذاران ایرانی، مسئله کمی پیچیدهتر است. چرا که قیمت جهانی طلا تنها یکی از متغیرهای مؤثر بر تصمیمگیری است؛ متغیر دیگر، نرخ ارز در داخل کشور است. در شرایط فعلی، که چشمانداز مذاکرات هستهای مبهم است و فضای سیاسی پرریسک، هر گونه کاهش در نرخ بهره آمریکا که منجر به تضعیف دلار شود، میتواند با تأثیر معکوس بر بازار ارز داخلی همراه باشد و افزایش نرخ ارز در داخل، قیمت طلای داخلی را بالا نگه دارد؛ حتی اگر قیمت جهانی طلا وارد فاز اصلاح شود.
بنابراین، برای سرمایهگذار ایرانی، خرید طلا در این نقطه اگرچه از نظر جهانی محتاطانه است، اما بهدلیل ریسکهای داخلی و نوسانات نرخ ارز همچنان میتواند در قالب یک پوشش ریسک، منطقی باشد؛ بهشرطی که با دید بلندمدت و بهصورت پلهای و غیرهیجانی انجام شود.
فرصتهای پنهان؛ نقره و ETFهای مبتنی بر طلا
اگر طلا بهعنوان یک دارایی محافظ عمل میکند، نقره در این روزها نقشی دوگانه دارد: هم یک فلز صنعتی با کارکرد بالا در صنایع تکنولوژیک (مثل انرژی خورشیدی و باتریها) است و هم یک فلز گرانبها با رفتار مالی مشابه طلا.
قیمت نقره، نسبت به طلا هنوز جهش قابلتوجهی نداشته و نسبت قیمت طلا به نقره (Gold/Silver Ratio) همچنان بالاتر از میانگین تاریخی است؛ یعنی نقره نسبت به طلا «ارزانتر» است و این میتواند نشانهای از پتانسیل رشد آینده نقره باشد. برای سرمایهگذار ایرانی که به دنبال ریسکپذیری متعادل و بازدهی بالقوه بالاتری است، نقره، گزینهای قابلتوجه محسوب میشود.
از سوی دیگر، ابزارهای مالی نوین مانند توکنهای دیجیتال مبتنی بر طلا نظیر XAUT (که پشتوانه آن طلای فیزیکی است)، نیز در سالهای اخیر در بین کاربران ایرانی رمزارزها محبوب شدهاند. این ابزارها، ضمن اینکه امکان سرمایهگذاری خرد، نگهداری امن و نقدشوندگی بالا را فراهم میکنند، در بسترهایی مثل تتر، بایننس، ترون یا حتی ولتهای غیرمتمرکز نیز قابل معاملهاند. در واقع، این ابزارها میتوانند در نبود بازار رسمی ETF در داخل ایران، نقش جایگزین ETF های جهانی را ایفا کنند.
همچنین برای کسانی که در بازار بورس ایران فعالاند، صندوقهای طلا مانند «طلا»، «عیار»، «زر»، و «گوهر» و … نیز ابزارهایی قانونی، ریالی و نقدشونده هستند که ریسک ورود مستقیم به بازار سکه یا طلا را کاهش میدهند، و با هزینههای پایینتری قابل معاملهاند.
نقره، با وجود عقبماندگی قیمتی نسبت به طلا، پتانسیل رشد بیشتری دارد و ابزارهایی چون XAUT به کاربران ایرانی امکان سرمایهگذاری دیجیتال و امن در طلا را میدهند
- نویسنده: تحلیل بازار