یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: نتیجه موقعی حاصل میشود که اعلام کنند سیاست دولت ایران براساس حفظ منافع ملی خواهد بود. همچنین ایران خود را موظف به حفظ مرزهای خودش به بهترین شرایط کند. همچنین هزینههای مختلف غیر مولد را کاهش دهند و مثل کشورهای عربی منطقه که زمانی ما الگوی آنها بودیم، حرکت کنند. روزی ایران غنیترین کشور منطقه بود و امروز مفلوکترین کشور منطقه شدهایم.
اقتصادآنلاین _ پرستو بهرامی راد؛ فریدون مجلسی، تحلیلگر مسائل دیپلماتیک در مورد روند مذاکرات احیای برجام مطرح کرد: من برجام را منتفی میدانم و دورهاش تمام شده است. ۱ الی ۲ ماه دیگر همان دوره پیشبینی شده هم به سر میآید. اگر اقدام خاصی صورت نگیرد و قرارداد موقتی شکل نگیرد، احتمال اینکه در آخرین لحظات توسل به مکانیزم ماشه و بازگشتن همه تحریمهای بینالمللی شورای امنیت شود، بسیار زیاد خواهد بود.
وی در ادامه در مورد اوج گرفتن اخبار مذاکراتی در چند ماه اخیر گفت: اینکه در ماههای اخیر اخبار متناقضی در خصوص برجام مطرح شده و همچنین رفت و آمد عمانیها و قطریها و از سوی دیگر شخصیتهایی مثل آقای صالحی یا دکتر ظریف در صحبت های اخیرشان بی پردهتر از گذشته ابراز نگرانی میکنند، یعنی همه به دنبال خروج ایران از بن بست و بحران هستند.
در ادامه مجلسی منشاء مشکلات را اینگونه مطرح کرد: متاسفانه سیاست خودی و دیگری انگاری مردم و به اصطلاح کسری در رجال کارشناس، کاردان، باسواد و دارای تجربه برای مسئولیتهای مختلف کشوری و مدیریتها در یک دایره کوچکی از خودیها نتیجهاش شکست در برنامهها و برنامه ریزیها میشود. در میان مدیران نظام کنونی کسانی که مذاکرات بینالمللی بلد بودند، اغلب آنها فوت کردند. بعد از گذشت ۴۵ سال از آغاز انقلاب تکنوکراتهای اسلامی جای تکنوکراتهای پیشین را گرفته بودند. تکنوکراتهای پیشین سعی میکردند مدیریت عقلانی داشته باشند و پس از پایان جنگ ایران و عراق فرصتی برای تنفس ایجاد کردند و جهشها و پیشرفتهایی صورت گرفت. با کاسته شدن از مدیران نسل اول و محدود شدن کشور به مدیران ارزشی میبینیم به سرعت از شدت توسعه اقتصادی، عمرانی و صنعتی کاسته میشود. راهحلهای اقتصادی محدود به چاپ اسکناس شده است.
وی تصریح کرد: بحران تورم کنونی نتیجه سیاستهای احمدی نژاد است که ثروت ملی و درآمدهای نفتی را بر باد داد. در آن سالها بزرگترین درآمدها بدست آمد، اما دیدیدم چگونه تخریبها صورت گرفت و اینگونه عقلانیت کنار زده شد. سازمان برنامه که در آن مجموعهای از آثار بهترین کارشناسان این مملکت حتی با استفاده از مستشاران خارجی متخصص در زمینههای مختلف موجود بود، را بستند. در آنجا برنامههای قابل اجرایی بودند که قرار بود به تدریج با گشایش مالی و رفع موانع اقتصادی پلکانی امکانات اضافه شود، امیدوارم آن طرحها هنوز در آرشیو سازمان برنامه موجود باشد و در آینده به اجرا در بیاید. احمدی نژاد بدون اینکه از الفبای برنامه بداند و از اقتصاد سر در بیاورد و فقط به جهت چند جهش مقامی از شهرداری، استانداری به ریاست جمهوری رسیده بود و کارها را در اختیار گرفت و در نهایت سازمان برنامه را تعطیل کرد. شورای عالی اقتصاد به هر حال ارثی بود که تصمیمهای بزرگ اقتصادی را منوط به تصمیم هیئتی میکرد. بنابراین تصمیمهای اقتصادی در دست کسانی بود که در سطح بالای علمی و اقتصادی بودند و از دست آقای احمدی نژاد خارج میشد. از این رو احمدینژاد شوراهای تصمیمگیری کشور را باطل کرد به اعتبار اینکه این شوراها و سازمان برنامه دست و پاگیر هستند. چون اینها مانع تصمیمگیریهای انفرادی و سلیقهای در کشور میشدند و انتظار داشتند تصمیمات بر مبنای اصول، عقل، دانش و امکانات گرفته شود. بنابراین میبینیم در دوران احمدی نژاد وارد مرحله سقوط شدیم.
مجلسی در ادامه توضیح داد: دکتر صالحی تحصیل کرده از بهترین دانشگاههای جهان با تخصص علمی بالا هستند که نقش مهمی در عملکرد عقلانی کشور دارند و هر کاری بخواهد بکند از عقلانیت پیروی میکند. آقای دکتر ظریف هم از یک خانواده ثروتمند است و به علت اعتقاداتی در مدارس مذهبی تحصیل کرده و در جوانی در آمریکا در انجمنهایی قرار گرفته است. قطعاً وی دارای عقلانیتی است که موجب میشود در چنین شرایطی به عنوان آخرین راهنماییها صحبتهایی بکند، برخلاف آنچه که خودش سالهای بسیار بدون ابراز آشکار، مجری آنها بوده است. بسیاری این ایراد را بر او میگیرند. نمیتوان منکر این شد که حتی در آن زمان هم این اندیشه که بعضی کارها برخلاف منافع ملی است در وجودش بوده و چندین بار هم با کنایه مطرح کرد که برایش مشکل آفرین شد.
این کارشناس گفت: متاسفانه این روزها به جای این افراد کارکشته میبینیم در راس کارها شخص تربیت شده و کارشناس گمارده نمیشود. در حالی که هرم آن موسسه یا وزارتخانه در درون خودش علیه آن فرد شورش میکند، زیرا با خودشان میگویند چه وضعیتی است که باید اینگونه مدیران بدون تجربه بخواهند مدیریت کنند. قرار است تا چه زمانی این سازمانها اینگونه اداره شود. برای مثال در اتاق بازرگانی کشور مدیران و منتخبین از فیلتر امنیتی رد شدند و بعد بین خودشان، رییس انتخاب میکنند، بعد گروهی میگویند آن رییس صلاحیت ندارد. یا در یکی از حزبها خانمی را برای دبیرکلی را انتخاب کردند، بعد اعلام کردند که این خانم صلاحیت ندارد.
مجلسی مشکل اصلی را اینگونه بیان کرد: مشکل بزرگ ما مدیریت، اصول علمی و تجربی و اصل مدیریت بر مبنای هرم سازمانی در هر رشته و هر جایی است. در دانشگاه باید علما و استادان دانشگاه به تدریج بعد از سالها در راس هرم راه یابند و مسئولیت بپذیرند. شما میبینید که افراد نالایق را وزیر میکنند.
این کارشناس راهکار حل این مشکلات را این دانست: بنابراین نمیتوان انتظار داشت که بدون تحول و تصمیم اصولی شرایط را درست کرد. با تغییر کلی سیاستهایی که اکنون اجرا میشود، شاید اتفاقی رقم بخورد. نتیجه موقعی حاصل میشود که اعلام بکنند سیاست دولت ایران براساس حفظ منافع ملی خواهد بود. همچنین ایران خود را موظف به حفظ مرزهای خودش به بهترین شرایط بکند. همچنین هزینههای مختلف غیر مولد را کاهش دهند و مثل کشورهای عربی منطقه که زمانی ما الگوی آنها بودیم، حرکت کنند. روزی ایران غنیترین کشور منطقه بود و امروز مفلوکترین کشور منطقه شدهایم. لااقل از شاگردان قدیمی خودمان بیاموزیم و راه و رسم کویت، امارات، قطر و سلطنت عمان را در پیش بگیریم. مثل دیگران زندگی، آسایش و آرامش مردم را اولویت قرار دهیم و از التهاب دائمی، نگرانی از جنگ و خونریزی دوری کنیم.
فریدون مجلسی در خصوص روابط تهران و واشنگتن گفت: ما با آمریکا مسئله دو جانبه نداریم. گرفتاریهای ما از اعلام جنگ ایران با آمریکا شروع شده که به متارکه نرسیده است. چند بار سعی شد متارکه بشود، یکی برجام بود که به محض اینکه شرکتهای غربی آمدند و قرارداد فروش هواپیمای ایرباس و بوئینگ و غیره امضا شد؛ اما بلافاصله کسانی که مایل به ارتباط با جهان متمدن نیستند، موشک نشاندار فرستادند و برجام را به گلوله بستند و از آن نقطه برجام متوقف شد. بعد از آن ما همیشه در تحریم بودیم، در واقع تحریم آمریکا جای تحریم بین المللی را گرفت و عملاً نقش تحریم بین المللی را بازی کرد. به بانک، تجارت آزاد و گشایش اعتبار بانکی دسترسی نداریم. کالاها را گرانتر میخریم و ارزانتر میفروشیم. در این میان البته دلالها سود خودشان را میبرند.
در نهایت این کارشناس بین الملل گفت: آیندهای در روابط ایران و آمریکا هنگامی حاصل خواهد شد که یا آمریکا از حمایت اسرائیل دست بردارد یا ایران از تهدید به نابودی اسرائیل دست بردارد که برای هر دو این موضوع خط قرمز محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران اگر به منافع ملی خود بیندیشد باید مسئله عربها را به خودشان واگذار کند. حمایت نظامی و سرمایهای نباید جای حمایت لفظی و اخلاقی بگیرد. بنابراین من امیدی به بهبود وضعیت ندارم. وضعیت همانطور که نزولش به علت شدت تورم سرعت پیدا کرده، به این سراشیب می رود. منتهی ایران به علت بزرگی ابعاد میتواند به صورت لنگ لنگان زندگی کند. اما زندگی در فقر موجب کاهش پشتیبانیهای دفاعی هم خواهد شد.
- نویسنده: اقتصاد آنلاین