در منقبت «آوینیِ جهاد سازندگی»
در منقبت «آوینیِ جهاد سازندگی»

کانون سنگرسازان بی‌سنگر جهاد سازندگی، به مناسبت سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی، یادداشتی منتشر کرد.

– اخبار اقتصادی –

به گزارش خبرنگار اقتصادی خرگزاری تسنیم، بیستم فروردین‌ماه امسال، مصادف با سی و دومین سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی است. به همین مناسبت، دکتر محمدعلی شم‌آبادی، معاون اسبق وزیر جهادکشاورزی و مدیرعامل فعلی کانون سنگرسازان بی‌سنگر (کانون ایثارگران پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی) در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داد، ابعاد شخصیت جهادی این شهید بزرگوار را به رشته تحریر درآورده است. متن این یادداشت به قرار زیر است:

سیر تطور و بالندگی سیدمرتضی آوینی، از جوانی روشنفکر و امروزی که کتاب‌های خاص می‌خوانده و به قول خودش «ریش پروفسوری می‌گذاشته» تا جهادگری که در کوران نبرد، دوربین به دست داشته و لحظات پرشور رقص عاشقانه رزمندگان اسلام در برابر معبود را در کوران نبرد به تصویر می‌کشیده، بسیار جالب توجه است. ظهور این شخصیت‌های بلندقدر و کم‌تکرار، در تداوم انقلابی که پیر جماران در قلب‌های جوانان این سرزمین رقم زد، گرچه شگفت بود، اما برای هم‌نسل‌های ما عجیب و نادر نبود. به بهانه سالروز شهادت این هنرمند وارسته، مناسب است نگاهی کوتاه به سیر شکل‌گیری شخصیت او داشته باشیم.

بیشتر بخوانید

+ معرفی اجمالی سردار جهادگر
+ «کارستان» به روایت پروفسور خلیجی
+ سردار آب!
+ همسرانه‌های مهندس
+ در جمع همسنگران
+ جدال با تکنوکراسی
+ از چمران تا «کان عرشُه علی الماء»
+ پمپاژ آب، به گستردگی یک دشت
+ اعجاز در بهمنشیر
+ بیانیه کانون در حرمان مجاهد نستوه

آقا سید مرتضی آوینی ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در شهرری به دنیا آمد. از همان دوران کودکی علاقه‌مند به نوشتن، شعر، داستان و تفکر بود. ذهن جستجوگر او از همان ابتدا با دنیای هنر و ادبیات پیوندی عمیق داشت. تحصیلات دانشگاهی‌اش را در سطح کارشناسی ارشد رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران با بهترین نمرات به پایان برد. 

او در سال‌های پیش از انقلاب، بیشتر به عنوان یک روشنفکر هنرمند شناخته می‌شد که به دنبال معنا و راهی تازه برای زیستن بود. با پیروزی نهضت امام خمینی، تحولی درونی در او شکل گرفت. آقا مرتضی شیفته شخصیت و اندیشه‌های امام شد و از آن پس، همه استعداد خود را در خدمت انقلاب به کار گرفت. او راهی جبهه‌ها شد، مستندهای «روایت فتح» را ساخت، و با قلم و تصویر، حماسه دفاع مقدس را به نسل‌های آینده منتقل کرد.  آقا مرتضی درباره تأثیر عمیق شخصیت امام خمینی(ره) بر خود، با صراحت و صداقت می‌گوید: 

“پس از انقلاب با پدیده‌ای آشنا شدم که پیشتر با آن بیگانه بودم و این باعث شد که تمام گذشته خود را دور بریزم و آن پدیده که من را متحول کرد امام بود. منشأ تحول باطنی من امام بود”.

این تحول روحی، آغازگر راهی تازه در زندگی آوینی شد. او در سال ۱۳۵۸، در نخستین روزهای شکل‌گیری نهاد انقلابی جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی(ره)، به این مجموعه پیوست. آوینی درباره انگیزه و شیوه ورودش به جهاد، چنین روایت می‌کند:

“با شروع کار جهاد سازندگی در سال ۱۳۵۸ به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم. بعدها ضرورت‌های موجود ما را رفته رفته به فیلم‌سازی کشاند. در سال ۱۳۵۸ به عنوان نماینده جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی که از قبل توسط کارکنان تلویزیون راه‌اندازی شده بود مشغول شدیم. نیت ما از ابتدا در گروه جهاد این بود که نسبت به وقایعی که برای انقلاب اسلامی و نظام پیش می‌آید عکس‌العمل نشان دهیم.”

ثمره آن رویکرد خالصانه، مستندهای مهمی بود که با نگاهی آرمانی، دغدغه‌مند و متعهد ساخته شدند. آثاری مانند غائله گنبد، سیل خوزستان، خان‌گزیده‌ها، مجموعه حقیقت و البته روایت فتح، محصول همان نگاه روشن و نیت صادقانه‌ای بود که آوینی آن را سرلوحه کار خود قرار داده بود. وی در روایت شکل‌گیری نخستین مستندهای جنگی نیز می‌گوید:

“گروه تلویزیونی جهاد سازندگی اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت. دوربین دست گرفتیم و با یک گروه سه نفره شروع کردیم. وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونین شهر نشده بود و شهر هنوز سر پا بود. یک هفته‌ای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد. ما در جستجوی حقیقت ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود. تولید «مجموعه حقیقت» اینگونه آغاز شد و اولین فیلم مستند جنگی درباره خرمشهر از تلویزیون پخش شد.”

با حضور اعضای گروه «روایت فتح» در خطوط مقدم جبهه، ارتباط رو‌در‌رو با رزمندگان اسلام و ثبت صحنه‌هایی بی‌واسطه از زندگی و نبرد، این مجموعه مستند آرام‌آرام به افق‌های آرمانی و تأثیرگذاری هرچه بیشتر نزدیک شد. تجربه‌ی زیسته‌ی آنان در دل واقعه، به روایت فتح اصالت و جاذبه‌ای منحصر به‌فرد بخشید.

در میان گزینه‌های مختلف روایی و ساختاری که در تولید آثار مستند پیش روی آوینی و گروهش قرار داشت، او مستندسازی را برگزید؛ چرا که آن را شیوه‌ای ناب‌تر و باورپذیرتر برای انتقال حقیقت می‌دانست؛ شیوه‌ای که کمترین دخل و تصرف در واقعیت را داشت و بیشترین نزدیکی به صداقت لحظه‌ها. آوینی و همراهانش که در قلب عملیات‌ها حضور می‌یافتند، با نگاهی عاشورایی به جبهه می‌نگریستند. باور داشتند که لحظات زندگی رزمندگان، لحظاتی است آکنده از حقیقت عاشورا؛ لحظاتی که باید با تمام دقت و حرمت، برای تاریخ ثبت شود. از همین‌رو، دوربین روایت فتح، صرفاً یک ابزار تصویربرداری نبود؛ نگاهی مؤمنانه بود که به ضمیر حقیقت خیره می‌شد و لحظات ناب فداکاری انسان‌های عاشق را به تصویر می‌کشید. در این روایت، پیوندی ژرف میان کربلا و جبهه‌های دفاع مقدس برقرار است. عاشورا در نگاه شهید آوینی، نه تنها حادثه‌ای تاریخی، بلکه حقیقتی جاری در بستر زمان است.

در این نگاه، جنگ حماسه‌ای است سرشار از وفاداری، جوانمردی، ایثار و عشق. قهرمانان این حماسه، بسیجیان گمنامی‌اند که از شهرها و روستاهای گوناگون آمده‌اند؛ انسان‌هایی عادی با قلب‌هایی بزرگ، که می‌خندند، اشک می‌ریزند، می‌ترسند، دل می‌بندند و بی‌هیچ ادعایی از جان خود می‌گذرند. «روایت فتح» وظیفه‌ی سنگین روایتگری حماسه‌ای بزرگ را بر دوش داشت؛ حماسه‌ای که قهرمانانش در خاکریزهای سادگی و ایمان زیسته بودند.

مرتضی آوینی، برخلاف جریان غالب در مستندسازی جنگ که دل در گرو نمایش سلاح‌ها و ماشین‌آلات و سازوکارهای سخت‌افزاری داشت، نگاه خود را معطوف به ساحت انسانیِ نبرد کرده بود. آن‌چه برای او اهمیت داشت، نه تجهیزات نظامی که پیوندهای عمیق انسانی و معنوی بود که در دل دشواری‌ها شکل می‌گرفت و در متن حماسه‌ها می‌بالید. او مستندسازی بود که جانش با روح انقلاب اسلامی درآمیخته بود و با همین نگاه، ۷۵ قسمت از مجموعه‌ی ماندگار «روایت فتح» را آفرید. این مجموعه، فراتر از یک روایت مستند، یکی از جلوه‌های پرشکوه قدرت روایت‌گری در هنر معاصر ایران به‌شمار می‌رود؛ روایتی که هم سند تصویری جنگ است، و هم آینه‌ای از حقیقت روح انسان مؤمن در کشاکش آزمون مرگ و زندگی است. آوینی در پی آن بود که گونه‌ای نو از روایت را بنیان نهد؛ روایتی که نه وام‌دار ساختارهای کلاسیک و تقلیدی، که برخاسته از ذوق، حکمت، عشق و ایمان باشد. او روایت را نه صرفاً بازگویی ماجرا، بلکه نوعی سلوک باطنی می‌دید که باید با گوهر معنویت و بافت روحانی دفاع مقدس هم‌افق شود. 

عمق این نگرش، باور صادقانه، عشق پرشور و ایمان ریشه‌دار شهید آوینی را می‌توان در کلام و قلمش به روشنی دید؛ در جملاتی که هم به‌سان مستند صادق‌اند و هم طنین نثر ادبی و حکمی دارند:

“آری! ما از این موهبت برخوردار بودیم که انسان دیدیم ، ما یافتیم آنچه را که دیگران نیافتند. ما همه افق‌های معنوی انسانیت را در شهید تجربه کردیم. ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می‌یابد. عشق را هم ، امید را هم ، زهد را هم ، شجاعت را هم ، کرامت را هم ، عزت را هم ، شوق را هم. همه آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیدند ما به چشم دیدیم که چگونه کرامات انسانی در عرصه مبارزه به فعلیت می‌رسند. ما معنای جهاد اصغر و اکبر را درک کردیم. آنچه را که عرفای دل سوخته حتی بر سر دار نیافتند ما در شب‌های عملیات آزمودیم. ما فرشتگان را دیدیم که چه سان عروج و نزول دارند. ما عرش را دیدیم. ما زمزمه جویبارهای بهشت را شنیدیم. از مائده‌های بهشتی تناول کردیم. ما بر سر سفره حضرت ابراهیم نشستیم. ما در رکاب امام حسین جنگیدیم. ما بی‌وفایی کوفیان را جبران کردیم. و پادگان دوکوهه بر این همه شهادت خواهد داد.”

شهید آوینی نه‌فقط روایتگر جنگ، که خود الگویی الهام‌بخش برای نسل امروز و فردا شد؛ الگویی که در سلوک عملی و منظومه‌ی فکری، فرهنگی و اجتماعی خود، افق‌هایی نو پیش روی جریان روشنفکری و فرهنگی انقلاب اسلامی گشود و به آن سمت و سو بخشید. مسیری که از ایمان آغاز می‌شد، به تعهد ختم می‌گردید و میان این دو، مسئولیت روشنفکر مسلمان را در برابر تاریخ و مردم تعریف می‌کرد. بی‌سبب نبود که رهبر فرزانه‌ی انقلاب، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظلّه‌العالی)، این شهید را با زیباترین تعبیر، «سید شهیدان اهل قلم» خواندند؛ لقبی که به پاس قلم الهی او داده شد؛ قلمی که در هیاهوی جنگ، صدای وجدان بیدار انقلاب بود.

شهید سید مرتضی آوینی سرانجام در روز جمعه بیستم فروردین ۱۳۷۲، در قتلگاه فکه، جایی که خاطره‌ی مظلوم‌ترین شهیدان این خاک در آن موج می‌زند، پا بر مین والمری نهاد و در جست‌وجوی عشق دیرینه‌اش ــ شهادت ـــ به دیدار معبود شتافت. کانون سنگرسازان بی‌سنگر، یاد آن جهادگر والامقام را گرامی می‌دارد و از درگاه خدای رحمان، توفیق پیمودن راه شهیدان را ــ که صراط مستقیم اسلام و انقلاب اسلامی است ــ در مسیر خدمت به مردم، و در پرتو تبعیت از رهبر الهی انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دام ظله)، مسئلت می‌نماید.۱

کانون سنگرسازان بی‌سنگر
تهران ـ بیستم فروردین ۱۴۰۴

———————————————-

پی‌نوشت

۱٫ نکات تاریخی، برگرفته از فرازهایی از کتاب خاکریزهای خط مقدم، نوشته نصرت‌الله محمودزاده است.

انتهای پیام/

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]