بحران آب خوزستان دیگر صرفاً زیستمحیطی نیست؛ کارون و اروندرود زیر فشار سدسازی و انتقال آب به مرز نابودی رسیدهاند و این وضعیت به تهدیدی جدی برای اقتصاد و امنیت ملی ایران تبدیل شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، بحران آب در خوزستان امروز به یکی از جدیترین چالشهای ملی ایران بدل شده است؛ بحرانی که ریشه در دههها سیاستگذاری نادرست، سدسازیهای بیرویه و انتقالهای پرهزینه و غیرکارشناسی دارد. رودخانههای کارون، کرخه و دز که روزگاری شریانهای حیاتی کشاورزی، صنعت و حتی کشتیرانی بینالمللی کشور بودند، اکنون با کاهش شدید آب، آلودگی گسترده و تهدید نابودی تالابها دستوپنجه نرم میکنند.
این وضعیت افزون بر آنکه حیات مردم خوزستان را تحت تأثیر قرار داده، امنیت داخلی، اقتصاد ملی و جایگاه ژئوپلیتیک ایران را نیز در معرض خطر قرار میدهد. در چنین شرایطی، کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند میتواند قلب اقتصادی ایران را به نقطهای غیرقابل بازگشت برساند. در همین راستا، گفتوگوی تفصیلی با دکتر پرویز باورصاد، استادیار و رئیس سابق دانشکده علوم و فنون دریایی دانشگاه خلیج فارس بوشهر، ابعاد این بحران و راهکارهای برونرفت از آن را روشن میسازد.
تسنیم: جناب دکتر، وضعیت منابع آبی خوزستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
باورصاد: خوزستان از دیرباز پرآبترین و پربارانترین استان کشور بوده است. رودخانههای کارون، کرخه و دز نه تنها منابع حیاتی کشاورزی و صنعت را تأمین میکردند، بلکه کارون به عنوان مهمترین رودخانه قابل کشتیرانی بینالمللی ایران شناخته میشد. اما سیاستهای نادرست توسعه، سدسازیهای بیرویه و انتقال آب از کوههای شمالی خوزستان به زایندهرود و استانهای مرکزی، این منابع را به وضعیت اسفناک امروز رسانده است. نتیجه آن خشک شدن تالاب هورالعظیم، کاهش شدید آب کارون و مشکلات جدی برای مردم آبادان و دیگر شهرهای پاییندست بوده است.
وقتی آب نباشد، زندگی نیست. بحران آب در خوزستان فقط یک مسئله زیستمحیطی نیست، بلکه به تهدیدی امنیتی تبدیل شده است. مردم با کمبود آب آشامیدنی، بیماریهای ناشی از آب آلوده و مشکلات اقتصادی مواجهاند. این وضعیت به نارضایتی اجتماعی و حتی تهدید امنیت داخلی منجر میشود. تجربه جهانی نشان میدهد که رودخانهها میتوانند منشأ جنگ باشند؛ همانطور که سدسازی بر نیل بحرانهایی برای مصر ایجاد کرده یا سدهای ترکیه بر دجله و فرات عراق و سوریه را بیچاره کردهاند. اگر مدیریت منابع آبی در ایران اصلاح نشود، خوزستان نیز با چنین تهدیدهایی روبهرو خواهد شد.
تسنیم: با توجه به جایگاه اقتصادی خوزستان، این بحران چه تأثیری بر آینده کشور دارد؟
باورصاد: خوزستان قلب اقتصاد ایران است؛ نخستین استان صنعتی کشور با نفت، گاز و پتروشیمی که بیش از ۹۰ درصد ارز کشور را تولید میکند. همچنین یکی از قطبهای اصلی کشاورزی ایران است. اگر آب کارون، دجله و دز از بین برود، این استان و در نتیجه اقتصاد ملی نابود خواهد شد. آب مظهر توسعه و حیات است؛ بدون آن نه صنعت باقی میماند، نه کشاورزی و نه زندگی روزمره مردم. سیاستهای انتقال آب و سدسازیهای غیرکارشناسی، در واقع دست بردن در کار خلقت است و نتیجه آن خشک شدن چشمهها و حوزههای آبریز طبیعی کشور خواهد بود. بحران آب خوزستان محصول سیاستهای نادرست و نگاه غیرراهبردی به منابع طبیعی است و ادامه این روند افزون بر حیات استان، امنیت و اقتصاد ملی ایران را تهدید خواهد کرد.
تسنیم: جناب دکتر، سدسازیها و تغییرات اقلیمی چه تأثیری بر وضعیت بارش و منابع آبی کشور داشته است؟
باورصاد: اروندرود از پیوستن دجله و فرات شکل میگیرد و به خلیج فارس میریزد؛ این رودخانهها برای ما اهمیت حیاتی دارند. اما دخالتهای انسانی، بهویژه سدسازیهای گسترده، چرخه طبیعی بارش را مختل کرده است. استان چهارمحال و بختیاری که روزگاری پرآبترین و پربارشترین منطقه کشور بود، امروز با کاهش شدید منابع مواجه است. سدها سطح مقطعهای وسیع ایجاد کردهاند که در اثر تابش خورشید بخار میشوند. این بخارات همراه با گازهای متان و کربن مانع تشکیل ابر و بارش میشوند. در نتیجه، تغییرات اقلیمی و خشکسالی شدت گرفته و مناطقی چون خوزستان، چهارمحال، بختیاری و بوشهر در گزارشهای ناسا جزو بدترین نقاط دنیا از نظر تابش خورشید و گرما معرفی شدهاند. دمای خوزستان به راحتی بالای ۶۰ درجه میرود و اگر دو درجه دیگر افزایش یابد، حتی حیوانات اهلی و انسانها در معرض نابودی قرار میگیرند. این همه ناشی از بیتوجهی به اصول هواشناسی و اقیانوسشناسی است؛ در حالی که ۹۰ درصد تنظیم فصول و بارشها وابسته به دریاست.
تسنیم: آیا نمونههای تاریخی و تجربههای گذشته نشان میدهد که خوزستان چه ظرفیتهایی داشته و امروز چه خطری آن را تهدید میکند؟
باورصاد: بله، تاریخ بارها نشان داده که خوزستان چه نقشی در حیات کشور داشته است. در سال ۱۳۲۹ بارندگی شدید کل آبادان و خرمشهر را زیر آب برد و پالایشگاه آبادان در معرض تهدید قرار گرفت. انگلیسیها میلیونها کیسه شن دور پالایشگاه چیدند تا آب وارد نشود. این نشان میدهد که رودخانههای خوزستان چه قدرتی داشتهاند. امروز اما همان رودخانهها با سدسازیهای بیرویه و انتقال آب از سرچشمههای کارون به استانهای مرکزی خشکیدهاند. از سال ۱۳۳۴ تونلهایی برای انتقال آب کارون زده شد و در دهه ۶۰ نیز تونلهای دیگری ساخته شد. اکنون مافیای فولاد و صنایع سنگین با نفوذ سیاسی، میلیاردها تومان از منابع آب خوزستان را به استانهای کویری میبرند. این صنایع باید در بندرعباس، سیستان و بلوچستان، بوشهر و خوزستان مستقر میشدند؛ جایی که رطوبت و منابع طبیعی وجود دارد. اما متأسفانه در کویر صنعت ایجاد کردند و بار آبی استانهای خشک را نابود کردند. امروز خوزستان با بوی نامطبوع کارون و خشکی رودخانهها دستوپنجه نرم میکند؛ در حالی که هزاران سال این رودخانهها مسیر کشتیرانی تا بصره و فرات بودهاند.
ما باید استراتژی خود را تغییر دهیم. سدسازیهای بتنی دیگر در دنیا منسوخ شدهاند و ما نباید سرمایههای ملی را صرف پروژههایی کنیم که نتیجهای جز نابودی منابع ندارند. نمونهاش سد بختیاری است که برای تولید ۱۵۰۰ مگاوات برق طراحی شده، اما میتوان همین میزان برق را با انرژی خورشیدی و یکسوم هزینه تأمین کرد. ایران ظرفیت بینظیری در انرژی خورشیدی دارد؛ در یزد و کرمان ۳۶۵ روز آفتابی داریم و در خوزستان ۳۲۰ روز. اگر این ظرفیت بهکار گرفته شود، نه تنها برق کشور، بلکه حتی برق اروپا را میتوانیم تأمین کنیم. استفاده از انرژیهای نو به جای سدسازیهای مخرب این همان راه درست است.

تسنیم: شما بارها به نقش صنایع و سیاستهای نادرست در بحران آب اشاره کردهاید. کمی بیشتر توضیح میدهید؟ راهکار شما برای تأمین آب و مقابله با این بحران چیست؟
باورصاد: ما در مدیریت آب کشور اشتباهات بزرگی کردهایم. نمونهاش در اصفهان است؛ زمانی که کارخانه فولاد مبارکه ساخته شد، سطح آب زیرزمینی هفت متر بود، اما امروز به ۶۰۰ متر رسیده است. این یعنی نابودی آبهای ژرف و استراتژیک. در سیستان هم با سدسازی افغانها بر رودخانه هیرمند، مردم زابل و بلوچستان دچار بحران شدند. در کل کشور حدود ۷۰۰ هزار چاه حفر شده؛ صد برابر ظرفیت طبیعی ایران. این برداشت بیرویه سفرههای زیرزمینی را نابود کرده و فرو نشست زمین را به همراه آورده است. کشاورزی در استانهای مرکزی با محصولاتی مثل هندوانه و برنج، هزینههای سنگینی دارد، در حالی که همان برنج اگر در خوزستان کشت شود، با منابع طبیعی و سابقه هزاران ساله، بسیار ارزانتر و پایدارتر خواهد بود.
من سالها پیش پیشنهاد دادم که باید کارخانههای تقطیر آب در بندرعباس و چابهار ایجاد شود؛ درست مثل عربستان که روزانه دو میلیون متر مکعب آب از دریا شیرین میکند. ایران با داشتن خلیج فارس و دریای عمان، این ظرفیت را دارد. اما به جای آن،بودجههای کلان صرف انتقال آب از خوزستان و چهارمحال به اصفهان و کرمان شد. این سیاستها تحت نفوذ مافیای آب و صنایع سنگین است. در حالی که خوزستان ۱۵ درصد تولید ناخالص ملی کشور را بر عهده دارد، سهم اقتصادی استانهای کویری حتی به اندازه خوزستان نیست. من بارها گفتهام که میتوان با یک خط لوله از آبادان، آب شور دریا را به تهران رساند و مشکل آب پایتخت را برای دههها حل کرد. اما گوش شنوایی وجود ندارد.
امروز رودخانههای خوزستان آلوده به فلزات سنگین، اورانیوم و کادمیوم هستند. این آلودگیها وارد زنجیره غذایی شده و سلامت مردم را تهدید میکند. زمانی که رئیس دانشگاه خرمشهر بودم، طرحهایی نشان دادند که در ماهشهر طی یک سال ۳۶ مورد تولد نوزادان ناقصالخلقه ثبت شد؛ نتیجه مصرف ماهیهای آلوده. این بحران به ژن مردم منطقه آسیب زده است. باغات آبادان و خرمشهر که روزگاری بزرگترین تولیدکننده خرما بودند، امروز نابود شدهاند و ایران واردکننده خرما شده است. برای کاهش تبخیر آب پشت سدها هم راهکارهایی وجود دارد؛ مثلاً پوشاندن سطح سدها با گویهای پلاستیکی که میتواند دو درصد از آب کشور را حفظ کند. اما این اقدامات جدی گرفته نمیشود.
تسنیم: شما بارها بر انرژیهای نو و اقتصاد دریا محور تأکید کردهاید. چرا این مسیر را راهحل میدانید؟
باورصاد: ایران ظرفیت بینظیری در انرژی خورشیدی و تولید آب از رطوبت دارد. در خوزستان و جنوب کشور، رطوبت هشت ماه سال بالای ۵۰ تا ۹۰ درصد است. میتوان با فناوریهای نو از همین رطوبت آب تولید کرد. اروپا به دنبال چنین طرحهایی است، در حالی که ما با داشتن آفتاب و رطوبت کافی، هنوز به انرژیهای تجدیدپذیر توجه نکردهایم. من بارها سند «دریا محور» را مطرح کردهام و حتی در جلسات با فرماندهان نیروی دریایی و مسئولان کشور توضیح دادهام. اما دستگاههای دولتی به جای اجرای این سیاستها، دنبال منافع کوتاهمدت و بیزینسهای خود هستند. اگر به اقتصاد دریا محور و انرژیهای نو توجه نشود، بحران آب و برق ایران به تهدیدی جدی برای آینده تبدیل خواهد شد.

تسنیم: جناب دکتر، شما به نقش رودخانه کارون در حملونقل و کشتیرانی اشاره کردید. وضعیت امروز آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
باورصاد: کارون روزگاری یک رودخانه دریانوردی بود. صد سال پیش انگلیسیها نوشتند که بار از تهران و کرمانشاه و شوشتر با کشتیهای فلزی بخار به اهواز و خرمشهر میآمد و از آنجا تا اروپا حمل میشد؛ زمانی که حتی کانال سوئز هنوز نبود. اما در هشتاد سال گذشته با ساخت دهها پل روی کارون، عملاً حملونقل رودخانهای حذف شد. این تصمیمی بود که هیچ کشور عاقل دیگری انجام نمیدهد. امروز پلهایی که بدون مشاوره دریایی و بندری ساخته شدهاند، مسیر کشتیرانی را نابود کردهاند و جزیرههای مصنوعی در بستر رودخانه ایجاد شده که در آینده میتواند شهر اهواز را تهدید کند. این بیتوجهی به ظرفیتهای کارون، یکی از بزرگترین خطاهای مدیریتی در تاریخ ایران است.
تسنیم: سدسازیها و خشک شدن تالابها چه پیامدهایی برای خوزستان و منطقه داشته است؟
باورصاد: سدهای بیرویه منابع آب را نابود کردهاند و امنیت مردم را هم به خطر انداختهاند. نمونههای مشابه در ایتالیا و دیگر کشورها نشان داده که سدها میتوانند فاجعهبار باشند. در ایران نیز خشک کردن عمدی هورالعظیم برای کسب درآمد ارزی، یکی از بزرگترین جنایتهای زیستمحیطی بود. این اقدام باعث شد ریزگردها از عراق و سوریه وارد ایران شوند و زندگی مردم خوزستان مختل شود، حتی در سطح بینالمللی، وزیر خارجه وقت ایران در اعتراض به ترکیه با واکنش تند مواجه شد، چون کشورهای منطقه میدانند ایران خودش چه بلایی بر سر منابع آبی آورده است. این بحرانها امروز خوزستان را در معرض نابودی قرار دادهاند.بلکه حتی برق اروپا را میتوانیم تأمین کنیم. این همان راه درست است؛ استفاده از انرژیهای نو به جای سدسازیهای مخرب.
تسنیم: شما بارها به نقش صنایع و سیاستهای نادرست در بحران آب اشاره کردهاید. کمی بیشتر توضیح میدهید؟ راهکار شما برای تأمین آب و مقابله با این بحران چیست؟
باورصاد: ما در مدیریت آب کشور اشتباهات بزرگی کردهایم. نمونهاش در اصفهان است؛ زمانی که کارخانه فولاد مبارکه ساخته شد، سطح آب زیرزمینی هفت متر بود، اما امروز به ۶۰۰ متر رسیده است. این یعنی نابودی آبهای ژرف و استراتژیک. در سیستان هم با سدسازی افغانها بر رودخانه هیرمند، مردم زابل و بلوچستان دچار بحران شدند. در کل کشور حدود ۷۰۰ هزار چاه حفر شده؛ صد برابر ظرفیت طبیعی ایران. این برداشت بیرویه سفرههای زیرزمینی را نابود کرده و فرو نشست زمین را به همراه آورده است. کشاورزی در استانهای مرکزی با محصولاتی مثل هندوانه و برنج، هزینههای سنگینی دارد، در حالی که همان برنج اگر در خوزستان کشت شود، با منابع طبیعی و سابقه هزاران ساله، بسیار ارزانتر و پایدارتر خواهد بود. من سالها پیش پیشنهاد دادم که باید کارخانههای تقطیر آب در بندرعباس و چابهار ایجاد شود؛ درست مثل عربستان که روزانه دو میلیون متر مکعب آب از دریا شیرین میکند. ایران با داشتن خلیج فارس و دریای عمان، این ظرفیت را دارد. اما به جای آن، بودجههای کلان صرف انتقال آب از خوزستان و چهارمحال به اصفهان و کرمان شد. این سیاستها تحت نفوذ مافیای آب و صنایع سنگین است.
در حالی که خوزستان ۱۵ درصد تولید ناخالص ملی کشور را بر عهده دارد، سهم اقتصادی استانهای کویری حتی به اندازه خوزستان نیست. من بارها گفتهام که میتوان با یک خط لوله از آبادان، آب شور دریا را به تهران رساند و مشکل آب پایتخت را برای دههها حل کرد. اما گوش شنوایی وجود ندارد.
امروز رودخانههای خوزستان آلوده به فلزات سنگین، اورانیوم و کادمیوم هستند. این آلودگیها وارد زنجیره غذایی شده و سلامت مردم را تهدید میکند. زمانی که رئیس دانشگاه خرمشهر بودم، طرحهایی نشان دادند که در ماهشهر طی یک سال ۳۶ مورد تولد نوزادان ناقصالخلقه ثبت شد؛ نتیجه مصرف ماهیهای آلوده. این بحران به ژن مردم منطقه آسیب زده است. باغات آبادان و خرمشهر که روزگاری بزرگترین تولیدکننده خرما بودند، امروز نابود شدهاند و ایران واردکننده خرما شده است. برای کاهش تبخیر آب پشت سدها هم راهکارهایی وجود دارد؛ مثلاً پوشاندن سطح سدها با گویهای پلاستیکی که میتواند دو درصد از آب کشور را حفظ کند. اما این اقدامات جدی گرفته نمیشود.

تسنیم: شما بارها بر انرژیهای نو و اقتصاد دریا محور تأکید کردهاید. چرا این مسیر را راهحل میدانید؟
باورصاد: ایران ظرفیت بینظیری در انرژی خورشیدی و تولید آب از رطوبت دارد. در خوزستان و جنوب کشور، رطوبت هشت ماه سال بالای ۵۰ تا ۹۰ درصد است. میتوان با فناوریهای نو از همین رطوبت آب تولید کرد. اروپا به دنبال چنین طرحهایی است، در حالی که ما با داشتن آفتاب و رطوبت کافی، هنوز به انرژیهای تجدیدپذیر توجه نکردهایم. من بارها سند «دریا محور» را مطرح کردهام و حتی در جلسات با فرماندهان نیروی دریایی و مسئولان کشور توضیح دادهام. اما دستگاههای دولتی به جای اجرای این سیاستها، دنبال منافع کوتاهمدت و بیزینسهای خود هستند. اگر به اقتصاد دریا محور و انرژیهای نو توجه نشود، بحران آب و برق ایران به تهدیدی جدی برای آینده تبدیل خواهد شد.
تسنیم: جناب دکتر، شما به نقش رودخانه کارون در حملونقل و کشتیرانی اشاره کردید. وضعیت امروز آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
باورصاد: کارون روزگاری یک رودخانه دریانوردی بود. صد سال پیش انگلیسیها نوشتند که بار از تهران و کرمانشاه و شوشتر با کشتیهای فلزی بخار به اهواز و خرمشهر میآمد و از آنجا تا اروپا حمل میشد؛ زمانی که حتی کانال سوئز هنوز نبود. اما در هشتاد سال گذشته با ساخت دهها پل روی کارون، عملاً حملونقل رودخانهای حذف شد. این تصمیمی بود که هیچ کشور عاقل دیگری انجام نمیدهد. امروز پلهایی که بدون مشاوره دریایی و بندری ساخته شدهاند، مسیر کشتیرانی را نابود کردهاند و جزیرههای مصنوعی در بستر رودخانه ایجاد شده که در آینده میتواند شهر اهواز را تهدید کند. این بیتوجهی به ظرفیتهای کارون، یکی از بزرگترین خطاهای مدیریتی در تاریخ ایران است.
تسنیم: سدسازیها و خشک شدن تالابها چه پیامدهایی برای خوزستان و منطقه داشته است؟
باورصاد: سدهای بیرویه منابع آب را نابود کردهاند و امنیت مردم را هم به خطر انداختهاند. نمونههای مشابه در ایتالیا و دیگر کشورها نشان داده که سدها میتوانند فاجعهبار باشند. در ایران نیز خشک کردن عمدی هورالعظیم برای کسب درآمد ارزی، یکی از بزرگترین جنایتهای زیستمحیطی بود. این اقدام باعث شد ریزگردها از عراق و سوریه وارد ایران شوند و زندگی مردم خوزستان مختل شود، حتی در سطح بینالمللی، وزیر خارجه وقت ایران در اعتراض به ترکیه با واکنش تند مواجه شد، چون کشورهای منطقه میدانند ایران خودش چه بلایی بر سر منابع آبی آورده است. این بحرانها امروز خوزستان را در معرض نابودی قرار دادهاند.
گفت و گو از مینوفر چراغی
انتهای پیام/
- نویسنده: تسنیم tasnimnews
































































































