جنگلهای کهن جنگلهای هیرکانی در استان مازندران که با شعلههای آتش در بخش جنگل الیت مواجه شدند با جوانه زدن پویش حفاظت از هیرکانی پس از فروکش موقت آتش، اکنون در شرایطی آغاز شده است که ضرورت تجهیز پایگاههای اطفا حریق و نظارت مستمر احساس میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، جنگل هیرکانی، با قدمتی در حدود ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال بنا به اعلام منابع، بازمانده یکی از کهنترین و ارزشمندترین زیستبومهای جهان است؛ زیستگاهی برای هزاران گونه گیاهی و جانوری، ذخیرهای بینظیر از تنوع زیستی که امروز به «موزه زنده طبیعت» تبدیل شده است.
جنگلهای هیرکانی تنها مجموعهای از درختان نیستند؛ آنها تاریخاند، نفساند، و رگهای زندهای که رطوبت و حیات را از البرز به قلب شمال میرسانند. هر درخت، دفترچهای از میلیونها سال تکامل است و هر برگ، نشانی از تداوم زندگی. اما این موزه زنده، در سالهای اخیر بارها طعمه خشکی، تغییر کاربری و آتش شده است؛ تازهترین آن، آتشسوزی الیت است حادثهای که میتوانست فاجعهای گستردهتر رقم بزند، اما در کنار تلخیاش یک پیام بزرگ هم داشت: مازندران تنها نیست. جنگل هیرکانی با حفاظت مردمی زنده است.
از دل این بحران، “پویش حفاظت از جنگلهای هیرکانی” در فضای مجازی و سپس در میدان عمل شکل گرفته است؛ حرکتی مردمی که اینبار نه فقط برای خاموشکردن آتش، بلکه برای مراقبت دائمی و مسئولانه از جنگل قد علم کرده است.
با این حال، این میراث طبیعی نه بیخطر است و نه پایدار !سالهاست تحت فشار انسان، تخریب، تغییر کاربری، بهرهبرداری ناپایدار و بیش از همه آتشسوزی قرار دارد. نمونه تازه آن، حادثه آتشسوزی جنگل الیت مازندران است که با واکنش مردمی وسیع و پویش «حفاظت از هیرکانی» همراه شد.
اکنون هنگامی که شعلهها تا حدی مهار شدهاند باید پرسید: برای حفاظت پایدار هیرکانی چه باید کرد؟ این گزارش کوششی است برای بررسی اهمیت هیرکانی، آسیبها، درسهای آتشسوزی اخیر و راهکارهای پیشروی؛ با توجه به ضرورت هم افزایی دولت، مردم و جامعه با توسعه مشارکت مردمی.
اهمیت جنگلهای هیرکانی در اینست که میراث زیستی، اقلیمی و فرهنگی با قدمتی چندین میلیون ساله است.
جنگل هیرکانی با قدمتی بین ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال، بازماندهای زنده از جنگلهای وسیع معتدل دوران کهن است؛ بازماندهای که توانسته تغییرات اقلیمی و زمینشناختی گسترده را پشت سر بگذارد این امری نادر در سطح جهان است.
تنوع زیستی بینظیر
این جنگل محل زیست بیش از ۳٬۲۰۰ گونه گیاه زراعتی و وحشی، و جمعیت قابل توجهی از گونههای جانوری، پرندگان، پستانداران، زمینچرندگان و ماهیان آب شیرین است.
بنا به اعلام یونسکو این جنگل با گونههایی از جنس درختانی مانند شمشاد، ممرز، راش و انجیلی، و جانورانی چون خرس، پلنگ، گربه وحشی، انواع پرندگان و پستانداران متعدد همه بخشی از این اکوسیستم بیبدیلند.
نقش حیاتی در اقلیم و آب و خاک
این جنگلها، با شبکه ریشه قوی و تاجپوشش گسترده، در تثبیت خاک، جلوگیری از فرسایش، تنظیم چرخه آب، جذب دیاکسیدکربن و کاهش اثرات گرمایش جهانی نقش دارند.
همچنین، هیرکانی بهعنوان سپری طبیعی برای جلوگیری از رانش زمین و سیلاب در دامنه کوهستان البرز عمل میکند.
میراث جهانی و هویت طبیعی ایران
جنگل هیرکانی در سال ۲۰۱۹ در فهرست میراث جهانی UNESCO ثبت شد؛ میراثی که نه فقط برای ایران، بلکه برای کل کره زمین ارزش دارد.
از آتش الیت تا زخم دیرینه
بنا بر آمار رسمی منتشره در منابع خبری، جنگلهای هیرکانی در ایران بیش از ۵۵٬۰۰۰ کیلومتر مربع گستردهاند؛ اما تقریباً نیمی از این پوشش جنگلی به دلائل مختلف طبیعی و انسانی از بین رفته است.
برخی گزارشهای خبری از از دست رفتن تا ۲۵٬۰۰۰ هکتار در سال بهدلیل تغییر کاربری، ویلاسازی، بهرهبرداری چوب، قاچاق چوب و زمینخواری خبر دادهاند.
آتشسوزی؛ بخشی از بحران بزرگتر
حادثه اخیر در جنگل الیت مازندران، بار دیگر زنگ خطر را برای هیرکانی به صدا درآورد. برخی گزارشها حاکیاند که دهها هکتار از پوشش گیاهی، درختان کهنسال و نهالها، لایه حاصلخیز خاک و زیستگاه جانوری در این آتشسوزی آسیب دیدهاند.
عوامل انسانی (از جمله سهلانگاری، آتشافروزی عمدی، گردشگری بیضابطه، ساخت ویلا و تغییر کاربری) در کنار تغییرات اقلیمی و خشکی ترکیبی مهلک برای بقای جنگل است.
ضعف ساختار مدیریت بحران و اطفاء حریق
تجربه آتشسوزی الیت نشان داد که حفاظت جنگل و مهار حریق در هیرکانی با کمبود جدی تجهیزات تخصصی (هواپیما و بالگرد آبپاش)، نیروهای آموزش دیده و هماهنگی میان نهادها روبروست.
عمده بار مهار حریق بر دوش داوطلبان و مردم محلی با ابزار ابتدایی بود. مصدوم شدن چند امدادرسان نشان از خطر این دارد.
تغییر کاربری و بهرهبرداری ناپایدار
قطع درختان، ساخت ویلا، تغییر کاربری زمینها، جادهسازی و توسعه بیضابطه گردشگری، همه در حال خوردن هیرکانیاند؛ حتی در مناطقی که از پیش باید تحت حفاظت باشند.
راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای حفاظت هیرکانی چیست؟راهکارهای پیشنهادی اینست که در مرحله اول ببینیم چگونه امید را به برنامه تبدیل کنیم؟ ساخت پایگاههای دائمی اطفا حریق در سه نقطه حساس هیرکانی تا هنگام بحران، به جای عزیمت اضطراری، واکنش سریع و علمی جایگزین شود.
ایجاد سامانه گزارش فوری مردمی
روستاها نگهبانان طبیعی جنگلاند؛ باید امکانات، آموزش و اختیار داشته باشند.
توسعه نهالکاری بومی و احیا مناطق سوخته و مهمتر از کاشت نهال، نگهداری بلندمدت آن است.
ثبت و تقویت پویش بهعنوان یک جریان ماندگار نه واکنشی پس باید به این فکر کرد که آتش خاموش شده؛ پویش نباید خاموش شود.
اما راهکار کوتاه مدت…
کوتاهمدت: همان امروز و فردا
تقویت فوری امکانات اطفا حریق با تجهیز نهادهای محلی به بالگرد و هواپیمای آبپاش استاندارد (نه صرفاً برای جابهجایی نیرو) و تأمین ابزار تخصصی مانند: تانکر آب، بیل و ابزار استاندارد، لباس ایمنی برای نیروها، تشکیل و آموزش «تیم واکنش سریع» در هر شهرستان جنگلی با همکاری مردم محلی و منابع طبیعی و همه دستگاههای دست اندرکار.
پایش و هشدار سریع
استفاده از فناوری ماهوارهای، پهپاد و GIS برای رصد مداوم پوشش جنگلی و ردیابی حریق مانند رویکرد پیشنهادی در مطالعات تازه. نقشه خطرآتشسوزی در ایران.
سامانه گزارش مردمی سریع در خصوص دود، آتش، رفتوآمد مشکوک با خط ویژه و پاسخگویی ۲۴ ساعته
آگاهیرسانی عمومی و مشارکت اجتماعی
ادامه و گسترش پویش «حفاظت از هیرکانی» با تمرکز بر نقش مردم
آموزش محلی شامل آموزش ساکنین روستا، گردشگران، چارپایاندارها در مورد خطرات آتش، تفکیک زباله، چوبکشی غیرمجاز، تغییر کاربری
همچنین ایجاد انگیزه محلی و شناسایی «همیاران طبیعت»، تقدیر عمومی از داوطلبان نیز میتواند از عوامل انگیزشی باشد.
میانمدت: در بازه ۳ تا۱۰ سال
گسترش مناطق حفاظتشده و مدیریت یکپارچه، توسعه شبکه مناطق حفاظتشده در هیرکانی، شناسایی جنگلهای سالم و ایجاد کمربند حفاظتی در اطراف آنها، با همکاری نهادهای دولتی و غیردولتی، تشدید نظارت برای جلوگیری از ویلاسازی، برداشت چوب یا تغییر کاربری اهمیت دارد.
مدیریت جنگلها بر پایه مدل «استفاده پایدار و حفاظت جدی» همانند استانداردهای بینالمللی برای جنگل بومی، اصلاح قانون و نظارت بر تغییر کاربری، ایجاد قوانین سختگیرانهتر برای تغییر کاربری اراضی جنگلی؛ حذف هرگونه استثنا و مجازات سنگین برای متخلفان، نظارت شفاف و عمومی بر پروژههای گردشگری، جادهسازی و ویلاسازی در مناطق جنگلی ضرورت دارد.
بازسازی و احیای جنگل
پروژههای نهالکاری با گونههای بومی (مطابق ترکیب اصیل هیرکانی) در عرصههای فرسوده یا آسیبدیده، بازگرداندن حیات وحش با احیا زیستگاه و اتصال مناطق حفاظتشده (corridor)
اما راهکار بلندمدت و چشمانداز ۲۰ تا ۵۰ ساله
براین اساس بر طبق جستجو از منابع معتبر علمی حفظ یکپارچگی اکوسیستم و تنوع زیستی با پیادهسازی طرح جامع و ایجاد ارتباط بین مناطق حفاظتشده برای جلوگیری از انزوای زیستگاهی گونهها و سرمایهگذاری در پژوهش و پایش علمی، تنوع زیستی، خاک، آب، تغییر اقلیم به ویژه در مواجهه با گرمایش جهانی میتواند با ترکیب توسعه پایدار با معیشت محلی، طراحی و رونق اکوتوریسم مسئولانه و بومی با نگاه بر اشتغال محلی با حداقل آسیب محیط زیستی انجام شود.
تشویق کشاورزی پایدار از دیگر راهکارهای مهم بوده و مراتع مدیریت شده، گیاهان دارویی بومی به عنوان جایگزین برداشت بیرویه مورد توجه قرار گیرد.
نهادینه کردن مشارکت مردم و جامعه
تقویت نقش مردم محلی، سمنها و نهادهای غیردولتی در حفاظت، پایش و مدیریت منابع طبیعی و ارتقای سواد محیط زیستی عمومی اهمیت دارد. «نگاه جنگلی» به شمال ایران بهمثابه میراث مشترک نیز موضوعی است که توجه به آن اهمیت خاصی خواهد داشت.
چرا پویش حفاظت از جنگل هیرکانی باید فراتر از خاموش کردن آتش باشد؟پویش حفاظت از هیرکانی؛ سرمایهای است که باید قدرش را دانست. حال که آتش مهار شده، پرسش این است: با این انرژی مردم چه باید کرد؟ “پویش حفاظت از هیرکانی” اگر درست هدایت شود، میتواند به مهمترین پشتوانه حفاظت منابع طبیعی در شمال کشور تبدیل شود.
اما ظرفیتهای این پویش با تقویت چه عواملی میتواند کمک کننده باشد؟
هر روستا، هر کوهپایه، میتواند یک چشم مراقب باشد. مردمی که در حادثه الیت ثابت کردند لحظهای درنگ نمیکنند.
زیستمحیطی بودن، یک رفتار روزمره میشود بهطوریکه خاموش کردن آتش کوچک، جمعآوری زباله، گزارش دخالتهای مشکوک میتواند به حفاظت جنگل کمک کند.
وقتی مردم مطالبهگر شوند، تجهیزات میرسد، پهپاد میآید، پایگاه ثابت اطفا راهاندازی میشود. “مطالبه مردمی” یعنی «حفاظت» از یک شعار به واقعیت اجرایی تبدیل شود.
به گزارش تسنیم، در واقع الیت فقط یک حادثه نبود؛ یک آزمون جمعی بود. مردانی که با دست و بیل به دل آتش رفتند، زنانی که آب و خوراک برای امدادگران رساندند، جوانانی که در شبکهها هشدار دادند و مردم را خبر کردند و مسیولانی که خط بحران را به کنترل درآوردند؛ این همدلی بیدرنگ نشان داد که هیرکانی نه یک مفهوم تکراری، بلکه بخشی از هویت مردم مازندران است.
مردم فهمیدند جنگل، تنها وقتی زنده است که ما برایش زنده باشیم.همینجا نقطه تفاوت این حادثه با بسیاری از گذشتهها بود، اینبار مردم فقط تماشاچی نبودند؛ حامی و صاحب جنگل بودند.اما این را هم باید گفت: آتشسوزی الیت، اگرچه مهار شد، اما زخم عمیقی بر پیکره هیرکانی باقی گذاشت. این حادثه باید یک «هشدار» نه پایان بحران باشد. هیرکانی تنها پوشش درختی شمال نیست؛ حافظ آب و خاک، منبع تنوع زیستی، تنفس شمال و سپر طبیعی در برابر سیلاب. اگر امروز فقط به خاموش کردن آتش اکتفا کنیم، فردا در برابر خشکسالی، زمینلغزش، سیلاب و از بین رفتن گونهها ناتوان خواهیم بود.
“پویش حفاظت از هیرکانی” اگر با استراتژی، منابع، مشارکت واقعی و نگاه بلندمدت همراه شود، میتواند نقطه عطفی باشد: نقطه عطفی برای حفظ میراث طبیعی شمال ایران برای نسلهای آینده. اکنون زمان «مدیریت جنگل با همراهی مشارکت مردم و مسئولیت دولت» است.
انتهای پیام/
- نویسنده: تسنیم tasnimnews

































































































