یک پژوهشگر با ابراز نگرانی از کاهش سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کشور، تامین امنیت غذایی در سنوات پیش رو را یک الزام دانست و خواستار انجام مطالعه و قابلیت سنجی فنی برای افزایش ظرفیت تولید در بخش کشاورزی شد.
فاطمه پاسبان، مدرس و پژوهشگر حوزه کشاورزی در گفتگو با خبرنگار اقتصاد آنلاین گفت: بررسی روند توسعه کشورهای مختلف حاکی از آن است که توسعه بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و یا حتی فراتر از آن، بهعنوان پیشنیاز ضروری برای تحقق توسعه پایدار کشور امری حیاتی است؛ به طوری که بدون رفع موانع توسعه در این بخش، نمیتوان انتظار داشت سایر بخشها از جمله بخش صنعت به شکوفایی و توسعه دست یابند.
وی افزود: بخش کشاورزی در حال حاضر با مشکلات و چالشهای اساسی همانند خشکسالی، تغییرات آب و هوایی، کافی نبودن سرمایهگذاری، مشکل آب و خاک، پایین بودن بهرهوری، ضایعات و هدرفت، مدیریت ناکارآمد بازار و تولید، کمبود دانش و فناوری روزآمد و مدیریت دانش، کمبود تحقیق و توسعه، کمبود ترویج و آموزش کاربردی روبرو است و ترسیم درخت مشکل و ارائه راهکارهای اساسی برای حل هر مشکل و مساله، نیازمند مدیری است که با الفبای مدیریت مشارکتی آشنا بوده و تصمیم سازیهایش بر محور تحقیق و مطالعه و مشارکت فکری و عملیاتی با ذینفعان در منطقه بنا شده باشد.
این پژوهشگر حوزه کشاورزی گفت: توجه ناکافی و به موقع و بدون رویکرد مدیریت دانش به مشکلات بخش کشاورزی، به طور قطع به مشکلات موجود عمق بخشیده و مشکلات جدیدی را به وجود خواهد آورد که در آینده نیز، فائق شدن بر این مشکلات سختتر و پیچیدهتر خواهد شد.
وی ادامه داد: در علم اقتصاد برای دستیابی به توسعه پایدار، به انباشت سرمایه توجه ویژه شده است؛ به نحوی که سرمایه اعم از مادی (پولی، مالی، طبیعی و …) و غیرمادی (سرمایه اجتماعی، انسانی، فرهنگی و … ) بر محوریت محافظت و توسعه منابع طبیعی و پایه استوار است اما در کشور ما بهطورکلی و به خصوص در بخش کشاورزی با «انباشت مشکل» روبرو هستیم و هر روز مشکل جدیدی به این مشکلات اضافه میشود.
افزایش قیمت نهادههای تولید، تهدید جدی
به گفته پاسبان، شناخت سرمنشاء و علل اصلی مشکلات موجود در وهله اول میتواند کمک به تدوین برنامه و راهبردهایی برای بخش کشاورزی کند و سپس به کمک این برنامه، در مدت زمان مشخص علل اصلی کنترل و مدیریت خواهد شد. در غیر این صورت چشمانداز بخش کشاورزی از بعد شاخصهای توسعه پایدار مطلوب و مناسب نخواهد بود.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر توجه به این نکته ضرورت دارد که فعالیتهای بخش کشاورزی در بستر اقتصاد کلان و سیاستهای حاکمیت شکل گرفته است. این بخش از متغیرهای کلان اقتصادی و سیاستهای مختلف اتخاذ شده تاثیر میگیرد؛ ضمن اینکه افزایش تورم تولید شامل افزایش قیمت نهاده، دستمزد کارگران، اجاره ماشین آلات تهدید بزرگی برای مزیت رقابتی و پایداری تولید در بخش کشاورزی است.
این پژوهشگر حوزه کشاورزی بیان کرد: شناخت علل بروز تورم همچنین مدیریت و کنترل تورم از جمله اقداماتی است که بر توسعه پایدار بخش کشاورزی موثر است. در کنار آن سیاستهای دولت در خصوص تجارت، تولید و بازار اگر به صورت منطقی و کارآمد تعیین شود، میتواند بخشی از مشکلات بخش کشاورزی را برطرف کند.
وی یادآور شد: با وجود همه هشدارهای متخصصان بیطرف داخلی و جهانی، هنوز بخش کشاورزی در اولویت نیست و آمار به خوبی تضعیف بخش کشاورزی را در طول زمان به نمایش گذاشته است.
پاسبان ادامه داد: بر اساس آخرین نتایج حسابهای ملی فصلی مرکز آمار ایران، تولید ناخالص داخلی (GDP) به قیمت ثابت سال ١٣٩٠ در تابستان سال ١٤٠٢ به رقم ٢١٩٠ هزار میلیارد ریال با نفت و ١٨٥٠ هزار میلیارد ریال بدون احتساب نفت رسیده است که نشان از رشد ٧,١ درصدی تولید ناخالص داخلی با نفت و ٤.٢ درصدی تولید ناخالص داخلی بدون نفت در تابستان سال ١٤٠٢ دارد.
وی با اشاره به منفی اعلام شدن رشد بخش کشاورزی افزود: در تابستان سال ۱۴۰۲ ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت ۱۵۳ هزار میلیارد ریال بوده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل که رقم ۱۵۸ هزار میلیارد ریال برای آن گزارش شده، در حدود پنج هزار میلیارد ریال یعنی حدود ۳.۲ درصد کاهش یافته است.
روند کاهشی ارزش افزوده واقعی بخش کشاورزی
این پژوهشگر حوزه کشاورزی گفت: بررسی نرخ رشد بخش کشاورزی طی دوره ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ حاکی از آن است که این بخش روندهای متفاوتی را تجربه کرده است. بهطوری که سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ روند رو به رشد و سالهایی مانند سال ۱۳۹۰ و سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ روند نزولی را تجربه کرده است. یعنی ارزش افزوده واقعی بخش کشاورزی روند کاهشی داشته است.
وی اضافه کرد: نوسانات شدید نرخ رشد بخش کشاورزی موید این واقعیت است که برنامه توسعه پایدار بخش کشاورزی منطبق بر آمایش سرزمین تدوین و عملیاتی نشده است. اینکه چه نرخ رشدی متناسب با ظرفیت بالقوه تولیدی بخش کشاورزی است، نیاز به کار کارشناسی دارد.
پاسبان یادآور شد: باید با توجه به منابع آب و خاک، نهادههای تولیدی و شرایط اقلیمی و تغییرات آب و هوایی ظرفیت تولیدی بالقوه بخش را برآورد کرد و سپس در جهت توسعه پایدار تولید، با توجه به نیاز داخلی و بازار جهانی همچنین قابلیتهای منطقه، برای آن برنامهریزی شود.
وی بیان کرد: هنوز در کشورمان شعار«تمرکززایی پایتخت نشینی» حاکم است و با توجه به تجربه جهانی مشارکت منطقهای، برنامهریزی و تفویض اختیار و مسئولیت منطقهای به سرانجام نرسیده است. برنامهریزی از بالا به پایین بدون الگوی علمی انجام شده است. شعار تدوین برنامه با حضور و مشارکت حداکثری خانواده کشاورز که بازیگران اصلی زنجیره ارزش هستند و تاکید بر حکمرانی خوب در حال تکرار است، بدون اینکه ارزیابی علمی و واقعی از این نوع تفکر، روش برنامهریزی و خروجیهای آن انجام شود.
چطور می توان ظرفیت تولید در بخش کشاورزی را افزایش داد؟
به گفته این پژوهشگر حوزه کشاورزی، اطلاعات موجود همچنین نشان میدهد که سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است. این سهم امسال به قیمت ثابت ۷ درصد بوده است و نسبت به مدت مشابه سال قبل که ۷.۷ درصد گزارش شده است، کاهش هفت دهم درصدی را نشان میدهد.
وی افزود: بیثباتی سهم بخش کشاورزی از تولید داخلی و روند کاهشی آن طی سالهای مختلف نیز موید این است که افول بخش کشاورزی رقم خورده است.
پاسبان درباره افزایش دادن ظرفیت تولید در زیربخشهای کشاورزی، تاکید کرد: این مسئله ابتدا نیازمند مطالعه و قابلیت سنجی فنی، جغرافیایی، اقتصادی است؛ تا با در نظر گرفتن محدودیتهای تولیدی بخش کشاورزی و سپس استخراج الزامات برای توسعه تولید، به تفکیک محصول و منطقه با همکاری دولت و حاکمیت با خانواده کشاورزی، برای اجرایی کردن این طرحها اقدام شود.
وی ادامه داد: نمیتوان از مسایل بخش کشاورزی عبور کرد چرا که سوالات تکرار شونده بسیاری از سوی بازیگران زنجیره ارزش محصولات و فعالیتهای بخش کشاورزی هموراه مطرح میشود اما سیاستگزاران بر همان چرخه تفکر و اندیشه قدیمی منسوخ شده حرکت میکنند. آنها یا در صدد شوآفرینی بوده یا گذران چند وقت حکمراویی خود در مدت مدیریتشان بر اساس آنچه خود قبول دارند را در دستور کارشان قرار دادهاند.
این پژوهشگر حوزه کشاورزی یادآور شد: در حال حاضر کار تیمی و اندیشه تیمی در عمل وجود نداشته و شعار، آن لباسی است که زشتیهای تفکر فردی برای تصمیمات ملی را میپوشاند.
وی اضافه کرد: بارها شنیدهایم که کشاورزان میگویند: چرا قیمت تضمینی گندم برای کشاورز خوزستانی، خراسانی، سیستانی و بلوچستانی آذربایجانی و … یک عدد است؟ یعنی تفاوت هزینهها و عملکرد بین استانها نیست؟ چرا شعار بهرهوری داده میشود اما زیرساخت و تامین مالی آن مهیا نمیشود؟
پاسبان گفت: چرا تولید غذا در اولویت آخر است اما شعارهای اقتدار غذایی و امنیت غذایی داده میشود.
وی افزود: قطع برق چاههای آب در تابستان که اوج فعالیت کشاورزی است و وارد کردن خسارت بسیار فراوان به کشاورزان و امنیت غذایی بدون جبران خسارت توسط حاکمیت و در مقابل برقرار بودن برق پاساژها و خیابانها و … یا ممنوع کردن صادرات، بی ثباتی مقررات و روزمرگی در آن و یا عدم مدیریت تغییرات آب و هوایی، دوگانگیها و چند گانگیهایی است که ذهن کشاورزان را مشغول کرده است.
این پژوهشگر حوزه کشاورزی اضافه کرد: کشاورزان دائم از ما محققان سوال میکنند بالاخره غذا مهم است؟ ما تولید کنندگان کالا و خدمات بخش کشاورزی مهم هستیم؟ خروجی اقدامات نمایشی چیست؟ و هزاران سوال دیگر که گوشی برای شنیدن آن نیست.
وی درباره راهکارهای ایجاد رشد در بخش کشاورزی بیان کرد: رشد بخش کشاورزی نیاز به ایمان دارد. امنیت غذایی، رفع گرسنگی و سوء تغذیه در کشور و داشتن نسلی با نشاط و سالم نیازمند اجتناب از شو دادن و گفتار درمانی است.
پاسبان گفت: اگر بخش کشاورزی شامل غذا و بازیگران زنجیره ارزش آن و خانواده بزرگ کشاورزی برای سیاستگزاران مهم است، در عمل باید اقتدار آن را رقم زد؛ نه به شعار و نه با شو؛ بلکه با عمل و مسالهیابی همچنین حل مساله با رویکرد علمی و حکمرانی خوب، باید وارد عمل شد.
وی تاکید کرد: هر مسالهای راه حلی دارد و رجوع به متخصص آن که توانمندی مشارکتپذیری، کار تیمی و پیاده سازی الگوی حکمرانی خوب را دارد، تنها راه حل خروج از بحران افول بخش کشاورزی است.
نرخ رشد بخش کشاورزی به قیمت ثابت سال ۹۰ طی دوره ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ (فصلی) (ماخذ: مرکز آمار ایران )
سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال ۹۰ طی دوره ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ (فصلی) (ماخذ: مرکز آمار ایران )
- نویسنده: اقتصاد آنلاین