امام حسین(ع) ۱۴ قرن است در پهنای تاریخ، از مکهٔ عبادت فردی به سمت کوفه سیاست و عبادت اجتماعی گام برمیدارد و جامعه انسانی را نهیب میزند، که فقط کسانی عارف به شریعت وطریقت و حقیقت هستند که مبدء سلوکشان عبادت فردی ومقصد سلوکشان شکوه عبادت اجتماعی شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، در نقلهای متواتر آمده است که حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در مسیر مکه به سمت کوفه، بسیار آرام حرکت کردند و در این مدت، با افراد فراوانی مواجه شد و افرادی همچون زهیر سقیفهای را جذب کاروان سعادت نمود و به قله رساند؛ برخی نیز در همین فاصلهی طولانی، فرصت ریزش پیدا کردند، که چه بسا اگر حضرت سریعتر طیّ طریق میکردند، اینان فرصت فکر و تردید نمییافتند و همراه حضرت به شهادت میرسیدند.
حضرت سیدالشهداء علیهالسلام چهارده قرن است که آرام آرام در پهنای تاریخ، از مکهٔ عبادت فردی به سمت کوفهٔ سیاست و عبادت اجتماعی گام برمیدارد و جامعهٔ انسانی را نهیب میزند، که فقط کسانی عارف به شریعت و طریقت و حقیقت هستند که مبدء سلوکشان عبادت فردی شود و مقصد سلوکشان شکوه عبادت اجتماعی؛ مبدء عزمشان حرکت از مدینهٔ خود به سوی مکه خدا باشد، و مقصد همّتشان، حرکت در میان خلق برای دستگیری به سوی حضرت معشوق.
هان! که این فرصت طولانی، سبب تردید و ریزش نشود. کاروان اباعبدالله الحسین علیهالسلام فقط اهالی صبر و بصر را دربر میگیرد و بقیه حیران و سرگردان در بیابان تاریخ، شبانه از سیطرهی رأفت نور به ظلمات بردگی و غربپرستی و غربگدایی خارج میشوند. وای به حال من و تو اگر وهب مسیحی، لیاقت همراهی امامالمسلمین یابد و من و تو که نام خود را شیعه و موالی حسین علیهالسلام گذاشتهایم، از این کاروان بهشت جا بمانیم.
برخی در این مسیر، از جان و مال و آبروی خود میگذرند و حبیبوار اجازهی ورود اهلبیت را به میدان کارزار نمیدهند و تا جان به تن دارند، خود را درگیر با دشمن میکنند. سردار باقریها و سلامیها و حاجیزادهها و رشیدها و طهرانچیها و هزاران مؤمن بااخلاص، در این سمت تاریخ ایستادهاند.
برخی دیگر، فقط امکانات خودشان را نثار امام میکنند و سخن که به جان میرسد، دریغ کرده و جان امام را کممایهتر از جان خود میانگارند.
گروه سوم در میادینی حضور مییابند که اصلا دشمنی در آنجا نیست؛ البته دست به دعا برمیدارند که امامی که در کارزار است، به سلامت بماند! گروهی نیز خودشان را نوکر خود خود امام میدانند و نمایندهٔ امام برایشان هیچ است!
گروه پنجمی هم هستند که امام حاضر در صحنه را مذمت کرده و بخاطر اینکه قصد کوفهٔ سیاست نموده و اصرار بر مبارزه با کفر و استکبار دارد، مذمتش میکنند. افّ بر این چهار گروه!
هان ای نفس! ببین در کدامین جمع نشستهای؟
اگر در میدان مبارزه هستی و تیرهای پرتابشده، قامتت را خم نکرده و مایهٔ زخم امام نشدهای، زهیروار و سلیمانیوار، مدافع امام زمانت هستی.
فرود تیرها نگرانت نکند، که اگر دشمن در مقابلت نبود، تیری هم به سویت پرتاب نمیشد. پس تیرباران به سوی تو علامت درستی اقدام تو و درستی جا و مکان تو است. طُوبی لَکَ و حُسنُ مَآب!
اگر در میدان مبارزه، فقط آمادهٔ خدمات مالی هستی و جان خودت را شیرینتر از خدمت به امام میبینی، همان عبیدالله حر جعفی هستی که اسبش را لایق خدمت به امام میدید، نه خودش را! و نه خودش و نه اموالش به درد امام نخورد و بیبرکت شد.
اگر در میدان مبارزه نیستی و دعاگو و ثناگوی امام حاضر در صحنهای، و زمانی که مسئولیت دفاع از جامعهٔ اسلامی متوجه تو میشود، به کُنجی میخزی و مشغول ذکر میشوی، به جایی کوچ کن که ندای طلب یاری امامِ حاضر در صحنه به گوش تو نرسد، وگرنه شریک قتل امام و مقام امامی!
اگر مانند سلیمان صُرَد خزاعی، مطیع شخص امام هستی و تکبر یا هر چیز دیگر به تو اجازه نمیدهد که مطیع نائبش شوی، سرانجامت در بهترین حالت مثل سلیمان میشود که تائب میشوی و خونت بدون هیچ فایدهای برای اسلام ریخته میشود، و در بدترین حالت، مثل مرحوم منتظری میشوی که توفیق توبه هم برایش معلوم نشد و تا آخرین روزهای عمر، خادمی بیبیسی انگلیسی برایش ماند.
و اما آن که دین را جدای از دنیا و سیاست میپندارد و امام جامعه را از ورود به سیاست و اهتمام به اقتصاد اسلامی پرهیز میدهد و او را از فرجام تلخ سیاست کربلایی نگران میکند و شربت خنک مذاکره را به امام پیشنهاد میدهد، از محرومین اولین و آخرین است. چنین کسی در مکهٔ عبادات فرعیاش جا میماند و به کربلای تاریخ حیاتش نخواهد رسید.
یادداشت از حجت الاسلام سیداحمد غفاری عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
انتهای پیام/
- نویسنده: تسنیم tasnimnews