در حالی عقربههای ساعت در حال حرکت هستند که بزنگاه دوم مارس ۲۰۲۵ دیگر برای تیم مذاکرهکننده اسرائیلی و فلسطینی اهمیت قبل را ندارد. نتانیاهو برای جلوگیری از خروج اصموطریچ و اعضای حزب «صهیونیسم مذهبی» از کابینه در تلاش است تا به جای مذاکره برای اجرای مرحله دوم آتشبس (پایان جنگ و عقبنشینی ارتش اسرائیل) به سمت گزینه تمدید مرحله اول توافق و آزادی تعدادی بیشتری از اسرا گام بردارد! به گزارش پایگاه خبری شبکه «i۲۴» استیو ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، اما «از پاپ کاتولیکتر» شده و خواستار آزادی تمام اسرای اسرائیلی در مدت زمانی کوتاه شده است! جنبش حماس، اما با رد درخواست تمدید دور نخست توافق آتشبس از جامعه جهانی خواست تا فشار سیاسی بر دولت اسرائیل را جهت تمکین به نقشه راه توافق آتشبس افزایش دهند.
اقتصاد آنلاین، محمد بیات: کلید واژه «بن بست» بهترین عبارت برای توصیف وضعیت حاکم بر غزه است. در حالی که مردم غزه آماده استقبال از ماه مبارک رمضان میشوند آیا همچنان امکان زیست نسبتاً آرام، اما سخت را خواهند داشت یا آنکه باید برای بمبهای خوشهای آماده شوند که برای سفرههای افطار آنها ترتیب داده شده است؟ در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی احتمالات موجود در خصوص آینده آتشبس یا جنگ غزه با توجه به منافع و اهداف بازیگران محلی، منطقهای و بین المللی بپردازیم.
نامشخص بودن وضعیت آتشبس در غزه میتواند وضعیت ناپایدار و خطرناکی برای غیرنظامیان در غزه ایجاد کند. در طول اجرای توافق آتشبس رژیم صهیونیستی بارها از طریق حملات پهپادی یا هوایی سعی داشت تا جلوی بازسازی حماس را بگیرد، اما با پایان یافتن مرحله اول آتشبس و نامشخص بودن آینده جنگ ممکن است تمام معادلات میدانی تغییر کند. غزه آسیب دیده و خسته از ماهها جنگ بیامان دیگر اندک مکانی برای زیست عادی مردم دارد. با از سرگیری جنگ در بزرگترین «زندان سرباز جهان» به احتمال زیاد اندک زیرساختها و منازل مسکونی باقی مانده نیز به بهانه «نابودی کامل حماس» از بین خواهد رفت و تمام مردم غزه تبدیل به جمعیت آواره خواهند شد! برخی کارشناسان معتقدند خواست نیروهای الترا ارتدکس در اسرائیل با برنامه تجاری ترامپ جهت کوچ ساکنان غزه و تبدیل به این باریکه به منطقه اقتصادی- تفریحی میتواند یکی از انگیزههای اصلی آغاز جنگ باشد! هم اکنون رسانههای عبری مدعی هستند که از ۵۹ اسیر باقی مانده در غزه، احتمالاً ۳۴ نفر آنها در جریان حملات اسرائیل کشته شدند. انتشار چنین آماری در فضای افکار عمومی رژیم به معنای اراده دولت نتانیاهو برای بازگشت به میدان جنگ است.
سقوط نظام اسد، قبول اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت از سوی حزب الله، پیشروی ارتش اسرائیل در جنوب سوریه و … سبب شده است تا رژیم صهیونیستی فراتر از توسعه پیمان ابراهیم به دنبال توسعه ارضی باشد! به عبارت دیگر نتانیاهو و متحدان راستگرای وی به خوبی میدانند در شرایط کنونی و با توجه به قدرت گیری ترامپ در کاخ سفید آنها این فرصت تاریخی را به دست آوردند تا علاوه بر مقابله با ایران- محور مقاومت، بتوانند به سمت الحاق کامل کرانه باختری، نوار غزه و حتی بخشهایی از جنوب سوریه حرکت کنند! برای «بی بی» با آنکه دست دادن با بن سلمان در ریاض حکم ادغام اسرائیل در جهان عرب را دارد، اما تحقق رویای «اسرائیل بزرگ» اقدامی است که هیچ یک از نخست وزیران پیشین رژیم موفق به تحقق آن نشده بودند. در این دستگاه تحلیل رژیم صهیونیستی زمانی که بتواند از لحاظ ارضی به رشد کند، آنگاه همسایگان این رژیم و کشورهای عربی چارهای جزء پذیرش اسرائیل به عنوان واقعیتی غیرقابل انکار ندارند. البته قضاوت در خصوص تحقق یا عدم تحقق این سناریو زود است، اما آنچه مسلم به نظر میرسد آن است که اگر جنگ در غزه و سپس کرانه باختری بخواهد ادامه پیدا کند در کوتاه مدت امکان عادی سازی روابط میان ریاض و تلآویو نیست.
یکی از بزرگترین گرهها در خصوص آینده اداره و بازسازی غزه را میتوان تداوم حضور نظامی- امنیتی حماس در باریکه غزه دانست. در حالی که تحت فشار سرویس امنیتی مصر، سران سیاسی حماس که در قاهره مستقر هستند با واگذاری تلویحی قدرت به تشکیلات خودگردان یا نیروی اداره مدنی موافقت کردند، اما تصاویر منتشر شده در جریان تبادل اسرا و رژه قدرت نیروهای حماس حاکی از تداوم قدرت نمایی امنیتی مقاومت اسلامی فلسطین در میانه میدان است! حضور نیروهای مقاومت در غزه آن چنان سبب تحقیر صهیونیستها در ۶ هفته اخیر شده است که بنیامین نتانیاهو پس از آخرین دور تبادل اسرا از آزادی ۶۰۰ اسیر فلسطینی خودداری و ادامه این روند را مشروط به توقف مراسمهای رسمی تبادل اسرا میان حماس و نیروهای صلیب سرخ کرد! در چنین شرایطی صهیونیستها از طرح خود برای اداره امنیتی و انتقال کمکهای بشردوستانه رونمایی کردند. در این مدل قرار است تا در ابتدا نیروهای ارتش اسرائیل مراکز کوچک و محدودی را برای انتقال کمکها به مردم عادی ایجاد و سپس دامنه آنها را گسترش دهند. هدف از این مدل پیشنهادی جلوگیری از رسیدن کمکهای خارجی به دست نیروهای حماس و تجدید قوای این سازمان نظامی- سیاسی است.
تنها با گذشت دو ماه از روی کارآمدن دولت جدید آمریکا، نشانههایی از جاهطلبیهای نتانیاهو عیان شده است. رهبر حزب لیکود سعی دارد «شکست هفتم اکتبر» را از طریق اتکا به قدرت نظامی آمریکا تبدیل به پیروزی بزرگ در کارنامه سیاسی خود کند. جاهطلبی «بی بی» به قدری زیاد است که به نظر میرسد وی قصد دارد تا جای «بن گورین» را در اذهان صهیونیستها بگیرد. در میانه این میدان، اما تهراننشینها نباید در این «خواب خرگوشی» باشند که تلآویو مشغول امور داخلی و محلی شده است. نتانیاهو در فرصتهای مختلف اعلام کرده است که تنها پرونده مهم و جدی برای وی مقابله با جمهوری اسلامی ایران است. پس از فقدان فرماندهان و رهبران ارشد مقاومت رسانههای جریان اصلی با همراهی اسرائیل در حال تقویت این روایت هستند که تهران با از دست دادن متحدان منطقهای خود چارهای جز توسعه برنامه اتمی خود و دستیابی به سلاح هستهای ندارد! این روایت در حالی به صورت گسترده در رسانهها و اندیشکدهها اعتبار پیدا کرده است که حتی مقامات ارشد دولت آمریکا نظام تحلیلی خود را با این پیشفرض در خصوص تهران تنظیم میکنند. «امنیتی سازی» مجدد ایران در این بزنگاه حساس میتواند خطرات جدی برای امنیت ملی کشور به همراه داشته باشد که لزوم هوشیاری مقامات ایرانی را طلب میکند.
- نویسنده: اقتصاد آنلاین